×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - بیتی چند از عتاب نامهٔ خسرو به شیرین
نه خوش دارد شراب لاله رنگم
نه در گیرد به گوش آواز چنگم
اوحدی » منطقالعشاق » بخش ۲۸ - نامهٔ چهارم از زبان معشوق به عاشق
سخن در جان همی گوید خدنگم
جگر خوردن چه میداند پلنگم؟
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۲۶ - دیدن زلیخا عزیز مصر را از شکاف خیمه و فریاد برداشتن که این نه آن کس است که من در خواب دیده ام و سالها محنت محبتش کشیده ام
شده پا شاخ شاخ از زخم سنگم
نه پای سیر نی رای درنگم
وحشی بافقی » ناظر و منظور » بیان ظلمت شب دوری و اظهار محنت مهجوری و شرح حال ناظر دور از وصال منظور و صورت احوال او در پایداری
بکش از خنجر کین بیدرنگم
که من هم پر ز عمر خود به تنگم
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۰ - در بیان چگونگی عشق و آغاز کندن بیستون به نیروی محبت
بده ساقی شراب لعل رنگم
سراسر بشکن این بتها به سنگم
رضیالدین آرتیمانی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸
گهی هشیار و گه مست و ملنگم
قلندر مشربم ابدال رنگم
نهنگ بحر عشقم لیک افسوس
که از عشق تو در کام نهنگم
رسانم تا بدامان حبیب هجران
[...]
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۵ - مشکلات راه کشمیر و کوه پیرپنجال
برون شد کوه را دامن ز چنگم
که چون فرسنگ، آمد پا به سنگم
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۸ - جمع آمدن میمونان که از دریاچۀ طور بگذرند
درین پیری جوان شد زخم سنگم
نه عذر لنگ می آرم که لنگم
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » خلاصة الافتضاح » بخش ۵ - حکایت
پرید از چهره زین افسانه رنگم
دل آمد در طپیدن دنگ دنگم