گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۰۱ - در صفت وصل و دریافتن راز کل بهر نوع فرماید

 

نداند نفس این سرّ پی ببردن

بجز حسرت در اینجاگاه خوردن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

ز وصلت کی توانم شکر کردن

نهادستم برت تسلیم گردن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

ز نیکی چون نهادی خویش گردن

پس آنگه مر ترا این گوی بردن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

نه کار تست اینجا جان سپردن

حقیقت پیش از صورت بمردن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

صفا ده اندرون از خواب کردن

بنه نزدیک شرع از صدق گردن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

ترا جام فنا باید بخوردن

به صورت از همه اشیا بمردن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

ابی کشتی ندانی راه کردن

غم بیهوده اینجاگاه خوردن

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

ببازی نیست راه عشق کردن

کسی باید که داند راه بردن

عطار
 
 
۱
۲
sunny dark_mode