گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۹ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

نگرداند مرا باد تو از پای

نجنباند مرا زور تو از جای

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

نیارست ایستادن نیز بر جای

که نه دستش همی جنبید و نه پای

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

همی گفتم زبانا راز مگشای

نهان دل همه با دوست منمای

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

چو فردا راه برگیرد مرا وای

که رخشش پاک بر چشمم نهد پای

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

مرا نخچیر باشد رامش افزای

و لیکن راه نتوان کرد بی پای

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى

 

بُوم در پادشاهی داد فرمای

به درویشان ز احسان کام بخشای

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى

 

برآمد بانگ کوس و نالهٔ نای

روان شد همچو جیحون لشکر از جای

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode