×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۹ - پاسخ دادن ویس رامین را
نگرداند مرا باد تو از پای
نجنباند مرا زور تو از جای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را
نیارست ایستادن نیز بر جای
که نه دستش همی جنبید و نه پای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را
همی گفتم زبانا راز مگشای
نهان دل همه با دوست منمای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن
همی گفت ای صنم بر من ببخشای
مرا تیمار بر تیمار مفزای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار
چو فردا راه برگیرد مرا وای
که رخشش پاک بر چشمم نهد پای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار
مرا نخچیر باشد رامش افزای
و لیکن راه نتوان کرد بی پای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۳ - نالیدن ویس از رفتن رامین و از دایه چاره خواستن
ز مهر ای دایه بر جانم ببخشای
مرا راهی به وصل دوست بنمای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى
بُوم در پادشاهی داد فرمای
به درویشان ز احسان کام بخشای
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى
برآمد بانگ کوس و نالهٔ نای
روان شد همچو جیحون لشکر از جای