گنجور

 
۱
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۳۵
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۴ - آغاز داستان

 

چو برخیزد ز پیش آن آستانه

از آن پس راست بنشیند زمانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

کنیزک برد او را سوی خانه

یکی معجون برآمیخت از بهانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

که دارو دادم و خون شد روانه

زهی دارو که در خون کرد خانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

در آن صحراش یک گرگ آشنا نه

ز صحرا در دلش جز تنگا نه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

بزن گفت ای غلام تو زمانه

نهان دار این کنیزک را بخانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۵ - آغاز داستان

 

بسی بهتر بود در کُنج خانه

عیال نیک از گنج و خزانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

چو مرغی بی زبان محتاج دانه

نه بالی نه پری نه آشیانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

ز حد بگذشت ازین حوضم فسانه

کنون ما و می و این حوضخانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

بگویم در جهان گردم نشانه

نگویم تا کی آرم این بهانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۸ - خطاب با حقیقت جان در معنی زاری كردن گلرخ

 

چو هادی گشتهیی بگذار خانه

چه خاشه میکشی بر آشیانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۸ - خطاب با حقیقت جان در معنی زاری كردن گلرخ

 

بقیل و قال و افسون و فسانه

بدم بیرونش آرم زاستانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۱ - دگر بار رفتن دایه پیش هرمز

 

سر زلف چو سینش بی بهانه

کشیده کاف کفری در زمانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۲ - آغاز عشقنامۀ خسرو و گل

 

گُلش گفت این زمانم از زمانه

یکی تیر آمد آخر بر نشانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۲ - آغاز عشقنامۀ خسرو و گل

 

یکی دادم یکی بردم بخانه

ندارد جنگ کاری در میانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

میان باغ میشد در میانه

یکی زانسو یکی زینسو روانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

چو میدانی تو کردار زمانه

چرا شوری درین زنبور خانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

روا باشد که دوران زمانه

بود ما را در انجام از میانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل

 

بسازد کار آن شمع زمانه

کند شکّر ز خوزستان روانه

۱ بیت
عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی

 

نکو گفت این مثل پیر یگانه

که مهر و خون نخسبد در زمانه

۱ بیت
عطار
 
 
۱
۸
۹
۱۰
۱۱
۱۲
۳۵
 
تعداد کل نتایج: ۶۹۲