وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت
بنه از بندگی منّت به جانم
که این بهتر ز ملک جاودانم
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵ - حکایت
بود بهتر ز صد خُلد و جنانم
که من خود بنده ی آن آستانم
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۲۸۸
بهشتی ای صنم دادی نشانم
پس آنگه دوزخی کردی مکانم
به فایز آب کوثر وعده دادی
چرا آتش زدی آخر به جانم؟
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۲۹۷
خداوندا تو کردی لامکانم
تو دادی راه غربت را نشانم
چه بد کردم من مسکین فایز
که کردی پایمال این استخوانم؟
فایز » ترانههای فایز بر اساس نسخهای دیگر » دوبیتیها » شمارهٔ ۲۹۹
خداوندا که در نزع روانم
مگردان لال از ذکرت زبانم
به فایز این قدرها مهلتی ده
که تا خود را به کوی او رسانم
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۰۴ - المسامره
من از موی و میانش ناتوانم
بحیرت زان کلام و زان دهانم
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۲۲ - خاتمهالکتاب
کیم من تا ز خود جنبد زبانم
تو جنبانندهئی من ناتوانم
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۹۲ - دشت بلاخیز
فلک آواره کرد از خانمانم
فراقت زد شرر، برجسم و جانم
صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۷ - سخن گفتن خانه با صاحبخانه
بگیرید عبرت از دور زمانم
ز حال مالکان بینشانم
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۲ - جواب
زبان اوست قیوم بیانم
تو گوئی جای دارد بر زبانم
صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۶ - توضیح
شرر زد آتشین خوئی بجانم
ز آتش سوخت مغز استخوانم
اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۷۰ - به مرغان چمن همداستانم
به مرغان چمن همداستانم
زبان غنچه های بی زبانم
چو میرم با صبا خاکم بیامیز
که جز طوف گلان کاری ندانم
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۵۸ - گهی شعر عراقی را بخوانم
گهی شعر عراقی را بخوانم
گهی جامی زند آتش به جانم
ندانم گرچه آهنگ عرب را
شریک نغمههای ساربانم
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۵۸ - نپنداری که مرغ صبح خوانم
نپنداری که مرغ صبح خوانم
بجزه و فغان چیزی ندانم
مده از دست دامانم که یابی
کلید باغ را درشیانم
اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۶۱ - کهن پروردهء این خاکدانم
کهن پروردهء این خاکدانم
دلی از منزل خود دل گرانم
دمیدم گرچه از فیض نم او
زمین راسمان خود ندانم