×
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۲۲ - خاتمهالکتاب
کیم من تا ز خود جنبد زبانم
تو جنبانندهئی من ناتوانم

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۹۲ - دشت بلاخیز
فلک آواره کرد از خانمانم
فراقت زد شرر، برجسم و جانم

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۷ - سخن گفتن خانه با صاحبخانه
بگیرید عبرت از دور زمانم
ز حال مالکان بینشانم

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۷۰ - به مرغان چمن همداستانم
به مرغان چمن همداستانم
زبان غنچه های بی زبانم
چو میرم با صبا خاکم بیامیز
که جز طوف گلان کاری ندانم

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۵۸ - گهی شعر عراقی را بخوانم
گهی شعر عراقی را بخوانم
گهی جامی زند آتش به جانم
ندانم گرچه آهنگ عرب را
شریک نغمههای ساربانم

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۵۸ - نپنداری که مرغ صبح خوانم
نپنداری که مرغ صبح خوانم
بجزه و فغان چیزی ندانم
مده از دست دامانم که یابی
کلید باغ را درشیانم

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۶۱ - کهن پروردهء این خاکدانم
کهن پروردهء این خاکدانم
دلی از منزل خود دل گرانم
دمیدم گرچه از فیض نم او
زمین راسمان خود ندانم
