عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۷ - در ذات و صفات و عین الیقین فرماید
بجز رویش مبین تا در عیانت
نماید بیشکی جان و جهانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۰ - در سلوک و وصول فرماید
بمیر از خویش و بنگر جان جانت
که جان جان کند کلی عیانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۲ - در نموداری عشق به هر انواع گوید
تو هستی این زمان در جسم و جانت
نظر کن هستی کون و مکانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۲ - در نموداری عشق به هر انواع گوید
حقیقت عشق ورزاندر مکانت
که عشق اینجا بماند جاودانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۲ - در نموداری عشق به هر انواع گوید
منزه بین مرا در جسم و جانت
که بنمایم همه راز نهانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۷ - قالَ النَّبیُّ صلّی الله علیه و آله موتوا قَبْلَ اَنْ تَموتوا
نهانخویش بشناس از عیانت
عیان خواهد بُد آخر مر نهانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۸ - در خلوت و عزلت ودیدار الوهیت گوید
اگر عزلت گزینی در عیانت
نماید دید بیشک دید جانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
توئی گفته اناالحق در جهانت
اناالحق کرده واقف دوستانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
برافکن پرده از عین العیانت
که تا بینند مر خلق جهانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
تو خورشیدی و من راز نهانت
ز نورت میکنم شرح و بیانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید
اگر محرم شوی در جسم و جانت
گشاید سر بسر راز نهانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۶ - سؤال دیگر شبلی از منصور
گمانی میبرند از سالکانت
درین گفتار وین راز نهانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۸ - در کشف اسرار و توحید کل گوید
چونیک و بد کنی در پیش جانت
بگو با خود نکو راز نهانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۸ - در کشف اسرار و توحید کل گوید
چه حاجت نیز گفتن هر زمانت
ولیکن راز بهر داستانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۰ - جواب گفتن منصور سلطان بایزید را قدس سره
نموداری کنم در جان نهانت
کنم بیوسته بی نام و نشانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۰ - جواب گفتن منصور سلطان بایزید را قدس سره
چو آخر محو گردانم نهانت
در این پیدا بیابی سر جانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۰ - جواب گفتن منصور سلطان بایزید را قدس سره
چو ره بردی کنون در جسم و جانت
منم هم آشکارا و نهانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۰ - جواب گفتن منصور سلطان بایزید را قدس سره
نفخت فیه من روحست جانت
نمود مادرین عین عیانت
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۹ - جواب دادن منصور مدعی را
توانم امشب اینجاگاه جانت
کنم محو و بمانم در نهانت