گنجور

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۰

 

نیامدست مرا خویشتن دگر مردم

از آن زمان که بدانسته‌ام که مردم چیست

گرم نشان دهی از روی مردمی چه شود

چو بخت نیک نشانت دهم که مردم کیست

انوری
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳

 

تو مردی و نظرت در جهان جان نگریست

چو باز زنده شدی زین سپس بدانی زیست

هر آن کسی که چو ادریس مرد و بازآمد

مدرس ملکوتست و بر غیوب حفیست

بیا بگو به کدامین ره از جهان رفتی

[...]

مولانا
 

سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۳۵

 

در سرای به هم کرده از پس پرده

مباش غره که هیچ آفریده واقف نیست

از آن بترس که مکنون غیب می‌داند

گرش بلند بخوانی وگر نهفته یکیست

سعدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » ماده تاریخ‌ها » شمارهٔ ۱۱ - وفات عز الدین محمد

 

به سال هفتصد و سی و هشت از هجرت

به روز جمعه گه چاشت از صفر شده بیست

گذشت سرور آفاق عز دولت و دین

محمد آنکه فلک در عزاش خون بگریست

ابن یمین
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۴

 

ایا سحاب نوالی که ابر دریا دل

به های های ز دست تو بارها بگریست

به هر کجا که کنی روی فتح پیشرو است

که پشت فتح به روی مبارک تو قویست

خدا یگانا من بنده قدیم توام

[...]

سلمان ساوجی
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۰

 

براه پیر مغان رو، که راه سرمستیست

خلاف پیر مغان ره مرو، که سرپستیست

مگو حکایت حس را و بگذر از محسوس

کسیکه سخره حس مانده است معتزلیست

دلا، تو جام مئی، لیک جام بحر آشام

[...]

قاسم انوار
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۲ - حافظ شیرازی قُدِّسَ سِرُّه

 

قلندران طریقت به نیم جو نخرند

قبای اطلس آن کس که از هنر عاریست

لطیفه‌ایست نهانی که عشق از آن خیزد

که نام او نه لب لعل و خط زنگاری است

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۶ - انوری ابیوردی

 

به دست ما چو ازین حل و عقد چیزی نیست

به عیش ناخوش و خوش گر رضا دهیم سزاست

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۶ - انوری ابیوردی

 

چو در ولایت طبعیم ازو گریزی نیست

که بر طباع و موالید والی والاست

رضاقلی خان هدایت
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۲ - در بیان روایت ام حبیبه

 

گرفته دامن او کودکی به مجز و گریست

که از گرسنگی ای عمه جان توانم نیست

صامت بروجردی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - گفت‌وگوی دو شاه

 

فرانسوا : تو نور چشم منی خیره‌چشمیت از چیست‌؟

امانوئل : تو قبله گاه منی‌، گو شکایتت ازکیست‌؟

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - گفت‌وگوی دو شاه

 

به من گذشت نکردی تو بندر «‌تریست‌»

که‌ در سلیقه من همچو گاو سامری است‌!

ملک‌الشعرا بهار
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

(پیرمرد): تو ز آن جوان شده‌ای دشمن بشر، او کیست؟

بشر هزار برابر بتر بُوَد او چیست؟

از او بترها دیدم من، اینکه چیزی نیست!

برای ذم بشر: سرگذشت من کافی‌ست!

میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

گرفتم آنکه نباشد مرا، از این پس زیست

بماند از من این فکر، پس مرا غم چیست؟

چرا که فکر من صدمه دیده‌ای مُسری‌ست

چو گشت مسری فکری، زمانه ول‌کن نیست

میرزاده عشقی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷۰ - رنج نخست

 

خلید خار درشتی بپای طفلی خرد

بهم برآمد و از پویه باز ماند و گریست

بگفت مادرش این رنج اولین قدم است

ز خار حادثه، تیه وجود خالی نیست

هنوز نیک و بد زندگی بدفتر عمر

[...]

پروین اعتصامی
 

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۵۳ - جمال‌پرست

 

نه من پرستش روی نکو نمایم و بس

کسی که روی نکو را نمی‌پرستد کیست؟

به عشق کوش، اگر حاصل از جهان طلبی

که زندگانی بی‌عشق، زندگانی نیست

رهی معیری
 
 
sunny dark_mode