بخش ۲ - قصیده مصنوع ثانی در مدح سلطان یعقوب
هوای جنت کویت نسیم عنبر بار
فدای نکهت مویت شمیم مشک تتار
ندیده گلشن عالم چو سرو بالایت
نبوده در چمن حسن چون تو گل رخسار
هوای جنت کویت نسیم عالم بالا
فدای نکهت مویت شمیم پرچم حورا
تقطیع: مفاعلن فعلاتن ۲ بار- مفاعیلن ۴ بار
قافیه: مقید مجرد
بحر: مجتث مخبون- هزج مثمن سالم
صنعت: ترصیع- ذو بحرین
رسید بار غمی بر دلم که شد از جان
بآرزوی تو ای شاه حسن صبر و قرار
برد گرانی غم جان زنار خوبان چند
پی شکست بتان تو سنت بمیدان آر
عجب بود که کند در جهان حدیث از غیر
دلی که در دو جهان جز تو نیستش دلدار
باری دلم دارد گران از ناز خوبان در جهان
باری تو ایشاه بتان توسن بمیدان در جهان
تقطیع: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلان
قافیه: مردف بردف مفرد
بحر: رجز مثمن مذال
صنعت: تجنیس تام- ذوقافتین- سجع- ایهام
همی فشاند اگر گرد عنبرین زلفت
نمی نشاند از آن گرد بر دل گلزار
دمی که موی معنبر حجاب روی تو نیست
جمال روی تو گل خوار میکند چون خار
هزار سنبل پرچین گدای کاکل دان
هزار حسن پری خوشه چین خود انگار
میفشاند گرد عنبر زلف عنبر بار پرچین
مینشاند گرد گلزار جماعت خار پرچین
تقطیع: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلییان
قافیه: مردف بردف مفرد نوعی دیگر
بحر: رمل مثمن مسبغ
صنعت: تجنیس مرکب
نیاورم نفسی زد ز دست غم بی تو
نیاورم بکسی نکته راندازین اسرار
روا مدار که با من جفا کند گردون
گرش چه جز ستم و جور نیست گردون کار
نیارم نفس زد ز بیداد گردون
نیارم کسی گر انیس است و گردون
تقطیع: فعولن فعلون فعلون فعولان
قافیه: مردف بردف مفرد نوعی دیگر
بحر: متقارب مثمن مسبغ
صنعت: تجنیس ناقص- تضمین المزدوج
پری چو نیست بکوی تو رخصتش ایماه
عجب که بر درت ای شاه من بیایم بار
رسید ناله من بر فلک ز غم ای مه
بجز ملک نبرد ره کسی بدین گفتار
ولی نتافته ام سر ز عشق تو هرگز
که من نیافته ام چون تو در دو عالم یار
چون رخت ماه من بر فلک مه نتافت
بر درت شاه من جز ملک ره نیافت
تقطیع: فاعلن فاعلن فاعلن فاعلان
قافیه: مردف بردف مرکب نوعی دیگر
بحر: متدارک مذال
صنعت: تجنیس خطی- تضمین المزدوج- ذوالقوافی
رخ تو با رغم از دل مرا چو دور نساخت
تنم که کم زغباریست چون کشد این بار
یکی که خامه صفت سر زخط عشق بتافت
ز غم نگشت نزار و نشد ز محنت زار
کسی که نام ترا راز نامه دل خواند
بغیر نام تو اسمی نمیکند تکرار
خام دلم چو خامه تا نام ترا از نامه خواند
تن ز غبار بار غم گشت نزار و زار ماند
تقطیع: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن
قافیه: مردف بردف مفرد نوع دیگر
بحر: رجز مطوی مخبون
صنعت: تجنیس زاید مکررا
ریا کرامت شیخست و شید بیخودیش
خوشان ز جام ابد نیست صورت دیوار
اگر چه غیر شناسد که یار مستان کیست
که داند آنکه جمال تو چیست جز خمار
شیخست و شید خود چه شناسد که یار کیست
شان جماد نیست که داند جمال چیست
تقطیع: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات
قافیه: مردف بردف مرکب نوع دیگر
بحر: مضارع اخرب مکفوف مقصور
صنعت: تجنیس مطرف
منم که کنج غمت جستم از دل بی بخت
دلم بکند بسی جان ولی ندید آثار
یقین بود که جفا مدعی بجانم کرد
که مانده است چو فرهاد دست من از کار
کنج غمت جست دل بخت بد آمد بجنگ
کند بسی جان ولی ماند چو فرهاد دنگ
تقطیع: مفتعلن فاعلات مفتعلن فاعلات
قافیه: مقید بحرف قید
بحر: منسرح مطوی موقوف
صنعت: قلب کل
شنید گوش دلم چون کلام دلکش تو
نشد ز شوق تو دیگر بزهد و تقوی یار
درآمدی تو به گفت و شنید و سالک شهر
به خویش نامد اگر بود مالک دینار
کلام دلکشت بشنید سالک
نشد دیگر بزهد خویش مالک
تقطیع: مفاعیلن مفاعیلن فعولن
قافیه: مقید بتاسیس و دخیل
بحر: هزج مسدس محذوف
صنعت: قلب مجنح
کلام روح فزای تو در کمال هنر
صفای روی تو صافی تر از گهر بسیار
هزار رشک برد از حلاوتت شکر
هزار خار خورد از طراوتت گلنار
کلام روح فزای تو در کمال حلاوت
صفای روی تو صافی تر از گهر بطراوت
تقطیع: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن
قافیه: مقید بتاسیس و دخیل
بحر: مجتث مخبون
صنعت: قلب بعض
ظریف و نازک و رعنا و چابکی ایسرو
نیاورد دگر ایام خوشتر از تو نگار
لبت که آب خضر ریزد از سخن گویی
قرار میبرد و بی وفاییش بقرار
سرم بپای تو هر سو فتاده و زتن جان
اگر چو ناله برآید روان عجیب مدار
ناز او سرها بریزد زیر پا هر سو از آن
ناورد یارا رقیب و بیقرار آید روان
تقطیع: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
قافیه: مردف بردف مفرد
بحر: رمل مثمن مقصور
صنعت: مقلوب مستوی
لب تو نامه درد منست و خط بروی
فغان که دایم از آن درد داردم افکار
طبیب ما دهنت چون دوا نمی سازد
تنم ز درد تو دلخسته ماند و جان بیمار
نامه درد منت مادام یاد
دایما دام تنم درد همان
تقطیع: فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
قافیه: ...
بحر: رمل مسدس مقصور
صنعت: مقلوب مستوی نوعی دیگر
نه بر فروخته مه بی رخت چراغ دلم
نه جان سوخته از دیدن تو برخوردار
تویی که شاه غمت بسکه با تطاول زیست
مرا بسوخت دو چشمت بصد تغافل زار
بفروخت مه رخت دلم غم بتطاول
جان سوخت مرا سخت دو چشمت بتغافل
تقطیع: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
قافیه: مقید بتاسیس و دخیل نوعی دیگر
بحر: هزج اخرب مکفوف محذوف
صنعت: اشتقاق
شبی که در دلم آرام نیست بی دردت
دوای درد من آورده جام جم کردار
چو درد ع شق تو آورده رو بمن از مهر
نکرده ام دل خود را ز درد و غم تیمار
در دل آرام درد درد آورد
داد آرام داده دل را درد
تقطیع: فاعلاتن مفاعلن فعلان
قافیه: مقید بحرف قید
بحر: خفیف مسدس مخبون اصلم مسبغ
صنعت: مقطوع، غیر منقوط
و گر به پیش تن شب نشین تو بنشینی
کنیش تابش تب شعله زن بتن بی نار
پیش تن شب نشین تو بنشین
نیش تبش تبش بتن بین
پیشتنشتنشبنشینتبنشیننیشتبشتبشبتنبین
تقطیع: مفعول مفاعلن مفاعیل
قافیه: مردف بردف
بحر: هزج اخرب مقبوض مقصور
صنعت: موصل منشاری منقوط
و گر خرم قد تو نماید ایمه خوش
زمین ز قد تو چون سایه طوبی آردبار
دلی که بیمه تو مونس جهانش نیست
نهد بخط تو سر و ز خط امان بیزار
خد تو مایه خوبی مه تو مونس جانی
قد تو سایه طوبی خط تو سرخط مانی
مه تو مونس جانی خد تو مایه خوبی
خط تو سر خط مانی قد تو سایه طوبی
تقطیع و بحر: هزج سالم: مفاعیلن ۴ بار، مجتث مخبون: مفاعلن فعلاتن ۲ بار، رملمخبون: فعلاتن ۴ بار، رجز مطوی: مفتعلن ۴ بار، رمل سالم: فاعلاتن ۴ بار
قافیه: معروف و مجهول و نیز موصول بدو حرف
صنعت: ملون به پنج بحر- طرد و عکس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: اشعار فوق در وصف یک معشوقه زیبا و دلربا سروده شده است. شاعر به تمجید از زیباییهای جسمانی و روحانی او میپردازد و هوای بهشت را به عطر و بوی موهای او تشبیه میکند. در این اشعار، احساسات عاشقانه، غم و شوق برای وصال، و همچنین زیبایی ظاهری و باطنی معشوق به وضوح بیان شده است. شاعر از غم و درد جدایی سخن میگوید و مینویسد که هیچ کس نمیتواند به اندازه معشوق او را شاد کند. در واقع، شعر یک نوع فراق و longing را با حسی عمیق از عشق و تقدس ترکیب میکند. در نهایت، این اشعار با ساختارهای قافیه و وزنهای مختلف به زیبایی تنظیم شدهاند که به جذابیت معنوی و احساسی آنها افزوده است.
هوش مصنوعی: هوا و بوی بهشت تو به مانند نسیم خوش عطر و خوشبو است. من آمادهام که جانم را فدای عطر و رایحهی موی تو کنم، که مانند بوی مشک است.
هوش مصنوعی: در دنیا هیچ گلستانی را ندیدهام که مانند قامت تو، سرو و بالای تو باشد، و در میان زیباییها، چهره تو به گلی میماند که در باغ میدرخشد.
هوش مصنوعی: هوا و بوی بهشت تو به مانند نسیم لطیفکی از آسمان است و من برای عطر موهای تو حاضر هستم و بوی پرچم حوریان را احساس میکنم.
هوش مصنوعی: تقطیع در اینجا به ترکیب وزنهای شعری اشاره دارد. وزن اول با تکرار دو بار مفاعلن و وزن دوم با تکرار چهار بار فعلاتن مشخص میشود.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای همانندی و همسازی در پایان کلمات است که معمولاً در شعر و ادبیات استفاده میشود. "مقید مجرد" به معنای قافیهای است که بدون هرگونه افزوده یا تزئینی در کلمات به کار میرود و به سادگی و خلوص خود پایبند است. این نوع قافیه، تأکید بیشتری بر مشابهت صوتی کلمات دارد و به ایجاد هماهنگی در متن کمک میکند.
هوش مصنوعی: این عبارت به نوعی از وزنهای ادبی و شعر اشاره دارد. "بحر" به مفهوم دریا یا عرصهای بزرگ است که در اینجا به قالبهای شعری مربوط میشود. "مجتث مخبون" و "هزج مثمن سالم" نامهایی هستند که به دو نوع وزن شعری مشخص اشاره دارند. در واقع، اینها الگوهای خاصی هستند که شاعران برای نوشتن شعرها و ترانههای خود از آنها استفاده میکنند و هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند.
هوش مصنوعی: صنعت ترصیع در دو حوزه مختلف فعالیت میکند.
هوش مصنوعی: غم بزرگی به دلم رسید که باعث شد از جان بگذرم تا به آرزوی تو، ای شاه حسن، صبر و آرامش پیدا کنم.
هوش مصنوعی: دلهای غمزده را به خاطر زیباییها و رفتار نیکو فراموش نکن، زیرا این ویژگیها میتوانند به تو کمک کنند تا ازغم و اندوه رهایی یابی. به یاد داشته باش که شکست در برابر سختیها و مشکلات، بخشی از زندگی است و باید با قدرت و شجاعت به میدان بیایی.
هوش مصنوعی: عجیب است که در دنیا سخن از کسی به میان بیاید که دلش به جز تو، در دو جهان کسی را ندارد.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر ناز و لطافت زیبا روها در این دنیا سنگین و ناراحت است. اما تو مانند اسب رنجی در میدان زندگی هستی که به زیبایی و قدرت تو اشاره میکند.
هوش مصنوعی: این الگو شامل چهار بخش است که هر کدام دارای الگوی خاصی هستند. سه بخش اول به صورت "مستفعلن" و بخش چهارم به صورت "مستفعلان" است. این نوع تقسیمبندی در شعر برای ایجاد وزن و قافیه استفاده میشود.
هوش مصنوعی: قافیه به ترتیب صدای آخر کلمات در شعر یا نثر اشاره دارد. در اینجا سه نوع قافیه ذکر شده است: "مردف"، که به قافیههایی اطلاق میشود که در آنها صدای پایانی یک یا چند حرف به علاوه یک صدای مشابه دیگر تکرار میشود؛ "بردف"، که به معنی قافیههای تحملکننده یا متعارف است؛ و "مفرد"، که به قافیهای اشاره میکند که تنها از یک کلمه تشکیل شده و صدای پایانیش با کلمات دیگر متفاوت است.
هوش مصنوعی: بحر: رجز مثمن مذال به معنای نوعی وزن شعری است که در قالب خاصی از هجاها و نغمهها شکل گرفته و به شعر آیینی و حماسی مربوط میشود. این نوع شعر معمولاً شامل قافیههای مشخص و تکرارهایی است که به انتقال احساسات و تصاویر شاعرانه کمک میکند.
هوش مصنوعی: صنعت ادبی: تجنیس تام به معنای ایجاد ترکیبی از کلمات است که علاوه بر تشابه در نظر، تفاوتی در معنا دارند. ذوقافتین به توانایی درک لطایف و ظرایف ادبی و زیباییشناسی اشاره دارد. سجع به توازن در انتهای عبارات و جملات میپردازد، که ایجاد آهنگ و زیبایی بیشتری میکند. ایهام به ایجاد دو یا چند معنا برای یک عبارت اشاره دارد که باعث میشود مخاطب بیشتر به فکر واداشته شود.
هوش مصنوعی: اگر زلفهای خوشبو و عطرآگین تو پخش شود، دیگر نیازی به عطر و بوی خوش نیست، چون آن عطر و بوی تو بر دل گلستان خواهد نشست.
هوش مصنوعی: وقتی که موهای زیبا و معنویات مانع از دیدن صورتت نیست، زیبایی چهرهات مانند گلی است که خارها را تحتالشعاع قرار میدهد.
هوش مصنوعی: هزار سنبل زیبا به عنوان زیباییهای گدای کاکل دان، نشاندهنده هزاران زیبایی است که در خود دارد؛ گویی که خود او نیز همچون یک خوشهچین پری زیباست.
هوش مصنوعی: عطر زلف مشکین او در فضا پخش میشود و زیباییاش مانند باغی پر از گل و خار در دل طبیعت نمایان میگردد.
هوش مصنوعی: تقطیع شعری به معنای تقسیم کردن وزن شعر به اجزای کوچکتر است. در این حالت، وزن شعری به ترتیب فاعلاتن (سه بار) و فاعلیان (یک بار) تقسیم شده است.
هوش مصنوعی: قافیه: نوعی از تکرار صداها که در پایان کلمات میآید و به شعر و موسیقی زیبایی میبخشد. انواع آن شامل قافیههای مردف، بردف و مفرد است که هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند.
هوش مصنوعی: با احترام به خواسته شما، عبارت "بحر: رمل مثمن مسبغ" به طور مستقیم معنای روشنی ندارد و به نظر میرسد که مربوط به یک اصطلاح یا عبارت خاص است. بنابراین، برای ارائه توضیح دقیق، اطلاعات بیشتری نیاز است. اما به طور کلی، میتوان گفت که "بحر" ممکن است به دریا یا اقیانوس اشاره داشته باشد و "رمل" به معنای شن یا بیابان است. "مثمن" به معنای هشتضلعی و "مسبغ" هم به معنای وسیع یا گسترده است. اگر اطلاعات بیشتری از متن یا زمینه مورد نظر داشته باشید، میتوانم کمک بهتری ارائه بدهم.
هوش مصنوعی: تجنیس مرکب به معنای به کار بردن واژگان یا عبارات با دو یا چند مفهوم مختلف است. در این نوع تجنیس، معنای واقعی با مفهومی دیگر در هم آمیخته میشود تا به نوعی بازی زبانی شکل بگیرد. این تکنیک اغلب در ادبیات و شعر به کار میرود تا زیبایی و عمق بیشتری به متن ببخشد. با استفاده از تجنیس مرکب، نویسنده میتواند احساسات، تصاویر و مفاهیم پیچیدهتری را به خواننده منتقل کند.
هوش مصنوعی: نمیتوانم به کسی بگویم یا افشای رازی کنم و نفس راحتی بدون تو ندارم.
هوش مصنوعی: اجازه نده که آسمان بر من بیرحمی کند، چون جز ظلم و ستم کاری از آن برنمیآید.
هوش مصنوعی: نمیتوانم به خاطر ظلمهای دنیا نفس بکشم، حتی اگر کسی در کنارش باشد و با من گفتگو کند.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیمبندی وزن شعر به بخشهای کوچکتر است. در اینجا، نمایهای از یک وزن شعری با الگوهای مشخصی ارائه شده است. این الگوها شامل ترکیبی از فعالیتها و مقادیر مختلف هجاها هستند که نشاندهندهی ریتم و آهنگ شعر میباشند.
هوش مصنوعی: قافیهی مردف به قافیهای اشاره دارد که در آن یک یا چند حرف به انتهای کلمات اضافه میشود و نوعی از قافیههای مفرد را ایجاد میکند که ویژگیهای خاص خود را دارد.
هوش مصنوعی: بحر متقارب مثمن مسبغ نوعی بحر شعری است که دارای وزن خاصی است و به وسیله ترکیب هجاها و بخشهای مختلف شکل میگیرد. این نوع وزن به دلیل ساختار خاصش، موسیقی و ریتم خاصی را به اشعار میبخشد و شاعران معمولاً از آن برای بیان احساسات و مفاهیم مختلف استفاده میکنند.
هوش مصنوعی: صنعت: تنوع ناقص - تضمین مزدوج
هوش مصنوعی: اگر پری در کوی تو نیست، چرا من با این همه شگفتی به درگاه تو بیایم و درخواست کنم؟ ای شاه من!
هوش مصنوعی: صدای ناله من به آسمان رسید، ای ماه! هیچکس جز ملک نتوانست به این کلمات من پاسخ دهد.
هوش مصنوعی: هرگز به عشق تو سر نخواهم کشید، چرا که در هیچ کجای این دنیا کسی چون تو را نیافتهام.
هوش مصنوعی: وقتی چهرهی زیبا و دلربای من بر آسمان تابید، هیچ کس جز پادشاهی در دَر تو نتوانست راهی به دست آورد.
هوش مصنوعی: ساختار شعری که در اینجا آمده است، به دستهای از قافیهها و وزنهای شعری اشاره دارد که به صورت تکراری و منظم تشکیل شدهاند. این الگو شامل چهار بخش است که به یکدیگر متصل میشوند و هماهنگی خاصی را در شعر ایجاد میکنند. هر یک از این بخشها، با نام "فاعلن" مشخص شدهاند که به تکرار و ریتم خاصی در شعر کمک میکند. در انتها، یک قسمت اضافی به نام "فاعلان" به این الگو افزوده شده که تنوع بیشتری به ترکیب میبخشد. این نوع تقطیع معمولاً در شعرهای سنتی مورد استفاده قرار میگیرد و به برقراری تعادل و زیبایی در آنها کمک میکند.
هوش مصنوعی: قافیه نوعی است که در آن چندین واژه یا بخش از واژهها به صورت مشابه در پایان جملات یا اشعار تکرار میشوند. در این میان، "مردف" به قافیههایی اشاره دارد که با قافیههای قبلی مرتبط هستند و "بردف" به قافیههای ترکیبی یا مرکب اطلاق میشود. این قافیهها به شعر و نثر زیبایی خاصی میبخشند و تنوعی را در شکل و ساختار آثار ادبی ایجاد میکنند.
هوش مصنوعی: بحر به معنای دریای بزرگ است و در اینجا به معنای انبوه یا گستردگی چیزی اشاره دارد که به صورت خاص به بعضی از موضوعات یا موارد مربوط میشود. متدارک مذال نیز به معنای آمادهسازی یا آماده بودن برای انجام کاری است. این اصطلاح به نوعی به آمادهسازی و برنامهریزی برای مواجهه با چالشها و مسائل مختلف اشاره دارد.
هوش مصنوعی: صنعت در ادبیات به نوعی از هنر اشاره دارد که در آن از قالبها و ساختارهای مشخصی برای خلق آثار استفاده میشود. تجنیس خطی به استفاده از کلمات با ظاهری مشابه در جملات اشاره دارد، تضمین المزدوج به کارگیری جملات یا عبارات تکراری برای ایجاد تأکید و ذوالقوافی به کار بردن قافیههای متنوع و موزون در شعر و نثر اشاره دارد. این صنایع ادبی به نویسندگان و شاعران کمک میکند تا آثار خود را زیباتر و تأثیرگذارتر کنند.
هوش مصنوعی: چهرهات به گونهای است که وقتی دور میشوی، دل مرا به شدت میشکنی. جسم من بهخاطر این جدایی و بار سنگینی که به دوش دارم، دیگر تحملش را ندارم.
هوش مصنوعی: شخصی که به عشق، هنر خود را به نمایش گذاشت، از غم و اندوه ضعیف و نزار نشد و از رنج و سختی نیز دلشکسته نگردید.
هوش مصنوعی: کسی که در دل خود عشق تو را میپروراند، هیچگاه غیر از نام تو به یاد نمیآورد و تکرار نمیکند.
هوش مصنوعی: دل خام من مانند قلمی است که به محض شنیدن نام تو از نوشتهها، در غم و آلودگی ناشی از آن گویی دچار بیماری شده و زار و نزار مانده است.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم صداها و نغمهها به بخشهای با وزن مشخص است که در اینجا به الگوی خاصی اشاره دارد: «مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن». این الگو نشاندهنده نوعی قافیه و ریتم در شعر است که به نظم و هماهنگی آن کمک میکند.
هوش مصنوعی: قافیه به معنی کلمات مشابه در انتهای مصرعها یا ابیات شعر است. در اینجا، کلماتی مانند "مردف" و "بردف" به عنوان مثالهایی از قافیهها ذکر شدهاند، و همچنین "مفرد" به معنای کلمهای است که تنها یک مفهوم یا معنا را دارد. نوع دیگر نیز به این اشاره دارد که قافیهها میتوانند در اشکال و ساختارهای مختلف وجود داشته باشند.
هوش مصنوعی: بحر به معنای شعر یا نغمهای است که به صورت مخفی و پنهان در دل خود معنای عمیقتری را نهان دارد.
هوش مصنوعی: صنعت: تولید مداوم و تکراری چیزهای اضافی و بیفایده.
هوش مصنوعی: ریا، ویژگی نیکو و پسندیدهای از سوی شیخ است و شیدایی او از سر عشق و دیوانگی، حاصل نوشیدنی ابدی است؛ ولی این موضوع به شکل محسوس و قابل مشاهده نیست.
هوش مصنوعی: اگرچه دیگران نمیدانند که یار مست کیست، اما چه کسی میتواند بگوید که زیبایی تو چیست جز کسی که حالت مستی را تجربه کرده باشد؟
هوش مصنوعی: شخصی که تنها به ظواهر و ظاهرها اکتفا کرده، نمیتواند حقیقت و زیبایی واقعی را درک کند. او مانند موجودات بیجان است که از درک زیباییهای عمیق و واقعی ناتوانند.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم و ارائه الگوهای وزنی در شعر است که شامل انواع مختلفی مثل مفعول، فاعلات و مفاعیل میشود. این الگوها به شاعران کمک میکند تا وزن و قافیههای مناسب را در اشعار خود ایجاد کنند.
هوش مصنوعی: قافیه نوعی شعر است که در آن کلمات در انتهای هر بیت یا خط با یکدیگر هماهنگ هستند. مردف به کلماتی اشاره دارد که پس از قافیه اصلی آمده و به نوعی بر غنای شعر میافزایند. بردف و مرکب نیز به شکلها و نوعهای خاصی از قافیهها اشاره دارند که در شاعری مورد استفاده قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: بحر: در اینجا به یک نوع وزن شعری اشاره دارد که شامل مضارع، مکفوف و مقصور است. این اصطلاحات به ساختار و قواعد خاصی در شعری اشاره دارند که برای ایجاد لحن و هماهنگی مورد استفاده قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: تجنیس مطرف نوعی از صنعت است که به تولید و تهیه کالاهایی با کیفیت و ویژگیهای خاص میپردازد. این صنعت معمولاً شامل فرآیندهایی است که به ایجاد محصولات منحصر به فرد کمک میکند و ممکن است بر روی جزئیات و دقت در ساخت تأکید داشته باشد. این نوع صنعت میتواند در زمینههای مختلفی مانند هنر، طراحی و فناوری مورد استفاده قرار گیرد و به دنبال ارائه کالاهایی است که از نظر کیفیت و متفاوت بودن ارزشمند باشند.
هوش مصنوعی: من کسی هستم که از عمق غم تو، دل بینصیبام را جدا کردم. هرچند که جانم را به خاطر این کار از دست دادم، اما هیچ نشانهای از آثار آن را ندیدم.
هوش مصنوعی: قطعاً مشخص است که محبت بیوفا و بیرحم از سوی مدعی بر من تأثیر گذاشته است، به طوری که مانند فرهاد، من نیز در غم و اندوه به دام ماندهام و دستم از فعالیت و کار بازمانده است.
هوش مصنوعی: در گوشهای از غم تو، دل بداقبالی به جنگ میآید و بسیاری جان خود را فدای عشق میکند، اما همچنان مثل فرهاد، سرگشته و ناتوان میماند.
هوش مصنوعی: تقطیع به تقسیم بخشهای مختلف یک شعر به بخشهای کوچکتر و منظم اشاره دارد. در این فرم خاص، هر بخش شامل یک الگوی مشخص از هجاها است. در اینجا، الگوی "مفتعلن فاعلات" به معنای یک ترتیب خاص از هجاها و وزنهای شعری است که به ایجاد ضربآهنگ و قافیه در اثر ادبی کمک میکند.
هوش مصنوعی: قافیه: به حروفی که در انتهای کلمات مشابه هم هستند، اشاره دارد.
هوش مصنوعی: بحر: مقیاس منظم و خاصی از شعر که در آن تعداد هجاها و وزنها تعیین شده است و به صورت متناوب تکرار میشود. این فرمت به شاعران کمک میکند تا با استفاده از آن، آثار خود را با زیبایی و هماهنگی بیشتری خلق کنند.
هوش مصنوعی: صنعت، محور و اساس همه چیز است.
هوش مصنوعی: گوش دل من وقتی صدای زیبای تو را شنید، دیگر از شوق تو به زهد و پرهیزگاری نپرداخت.
هوش مصنوعی: در تماسی که با هم داشتیم، فردی به سفر خود ادامه داد و به سرزمین خودش برگشت. اگر او هم صاحب ثروت و دارایی باشد، در واقع به دستاوردهای خود دست یافته است.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به حال کسی اشاره میکند که بعد از شنیدن سخنان زیبا و دلنشین، دیگه تمایلی به رویکردهای گذشتهاش ندارد و از دنیا و نگرش قبلیاش فاصله میگیرد. او تحت تأثیر این کلمات قرار میگیرد و به نوعی دیگر به زندگی و مسیر خود نگاه میکند.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم بندی وزن یا ساختار شعر به بخشهای کوچکتر است. در اینجا، «مفاعیلن مفاعیلن فعولن» به این معناست که یک الگوی خاص از وزن شعری با سه بخش متفاوت وجود دارد. هر بخش وزن مشخصی دارد که میتواند در نظم و موسیقی شعر تأثیرگذار باشد.
هوش مصنوعی: این کلمات به معنای محدود شدن به تأسیس و وابستگی دارند. "مقید" به معنی محدود کردن یا وابسته شدن به چیزی است، در حالی که "بتاسیس" به تأسیس چیزی اشاره دارد و "دخیل" به معنای وابستگی و نزدیکی به موضوع مورد نظر است. بنابراین، این کلمات میتوانند نمایانگر نوعی وابستگی یا محدودیت در زمینهای خاص باشند.
هوش مصنوعی: بحر هزج مسدس محذوف، یکی از وزنهای شعر فارسی است که شامل هجاهای کوتاه و بلند به صورت متناوب است. این وزن به دلیل ساختار خاصش، میتواند در ایجاد تنوع و زیبایی در اشعار مورد استفاده قرار گیرد.
هوش مصنوعی: صنعت: قلب دیوانهوار
هوش مصنوعی: سخنان تو که روح را جلا میدهد، در اوج هنرت، زیبایی چهرهات شفافتر از درخشش جواهرات است.
هوش مصنوعی: شیرینی تو باعث حسادت هزاران نفر شده و از نرمی و لطافتی که داری، هزاران گل پر از خار آسیب دیدهاند.
هوش مصنوعی: سخنان دلنشین تو به اندازهای شیرین و زیباست که چهرهی تو را روشنتر و درخشانتر از جواهرات با ارزش میکند.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنی تقسیم و ساختاردهی یک شعر یا متن به بخشهای کوچکتر است تا به طور دقیقتری وزن و لحن آن بررسی شود. در اینجا، الگوی "مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن" نشاندهنده یک ساختار وزنی خاص در شعر است که بر اساس این الگو، ضربات و سکوتها به ترتیب مشخصی تنظیم شدهاند. این نوع تقطیع معمولاً در شعرهای کلاسیک استفاده میشود تا ریتم و آهنگ آنها حفظ شود.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای وابسته بودن به تأسیس و نقش داشتن است.
هوش مصنوعی: بحر: مجتث مخبون به نوعی شعر یا وزن شعری اشاره دارد که در آن به قواعد خاصی در ترکیب و چیدمان بیتها توجه میشود. این وزن از نظر قافیه و آهنگ، ویژگیهای منحصر به فردی دارد که آن را از سایر وزنها متمایز میکند. در این نوع شعر، معمولاً از هجای کوتاه و بلند به صورت منظم استفاده میشود.
هوش مصنوعی: صنعت، قلب و محور برخی از فعالیتها و فرآیندها است.
هوش مصنوعی: تو به قدری زیبا و دلربایی که هیچ روزگاری دیگر زیباتر از تو نیامده است. تو ظریف و نازک و خوشتراش هستی و هیچ کس به پای تو نمیرسد.
هوش مصنوعی: زمانی که لبهایت به مانند آب خضر سخن میگویند، آرامش از من دور میشود و بیوفاییات بر آرامش من سایه میاندازد.
هوش مصنوعی: سرم به پای تو افتاده است و اگر از جانم نالهای بلند شود، آن را عجیب ندان.
هوش مصنوعی: ناز و زیبایی او باعث میشود که همه سرها به نشانه احترام و تحسین در برابر او به زمین بیفتند. از این محبت و جذبهاش، هر رقیب یا شخصی که نسبت به او بیقرار است، به سمت او جلب میشود.
هوش مصنوعی: وزن شعری که در اینجا ذکر شده، از انواع وزنهای عروضی است و به نام "فاعلاتن" شناخته میشود. این وزن متشکل از چهار بخش "فاعلاتن" میباشد که هر کدام به نوع خاصی از هجاها اشاره دارند و در ساختن اشعار فارسی به کار میروند.
هوش مصنوعی: قافیه: به معنای هماهنگی کلمات در پایان عبارات یا شعرهاست. در اینجا، "مردف" به معنی واژهای است که بعد از یک واژه دیگر قرار میگیرد و به آن وابسته است. "بردف" به معنای تکرار قافیه در یک شعر یا متن است، و "مفرد" به کلمات یا اشعار بدون قافیه خاص اشاره دارد.
هوش مصنوعی: بحر: ریگ هایی که به شکل مثمن و محصور هستند.
هوش مصنوعی: صنعت: معکوس صاف
هوش مصنوعی: لبان تو بیانگر درد من هستند و آثار ناله و فریاد من بر روی آنهاست، زیرا همواره در فکر آن درد هستم.
هوش مصنوعی: دکتر ما که باید برای درمان ما کاری کند، هیچ کمکی نمیکند و به همین خاطر قلبم از درد تو رنج میکشد و جانم بیمار است.
هوش مصنوعی: دردی که حاصل یادآوری فضای طاقتفرساست همیشه با من است و مدام مرا آزار میدهد.
هوش مصنوعی: تقطیع به معنای تقسیم یک شعر به واحدهای کوچکتر به نام "مفاعیل" است. در اینجا، الگوی خاصی که ذکر شده نشاندهنده ترتیب و نوع این واحدهاست. این نوع تقطیع میتواند در نظم و قافیه شعر تأثیر زیادی داشته باشد.
هوش مصنوعی: بحر به معنای بستر یا زمینهای است که در آن از واژهها یا مفاهیم مربوط به یک موضوع خاص استفاده میشود. رمل مسدس مقصور به نوعی شعر یا ادبیات اشاره دارد که دارای ساختاری خاص و منظم است و با الگوهای خاصی از قافیه و وزن تشکیل میشود. این نوع شعر معمولاً به زیباییشناسی و هنر ادبیات توجه دارد و ممکن است به موضوعات مختلفی پرداخته باشد.
هوش مصنوعی: صنعت: نوعی دیگری از سطح معکوس.
هوش مصنوعی: نه محبت تو به قلبم روشنی میبخشد و نه اشتیاق دیدنت جانم را آرام میکند.
هوش مصنوعی: تو آن کسی هستی که به خاطر غم تو، مرا به سختی سوزاندی. نگاهی از چشمانت به من میافکندی و در عین حال بیاعتنا بودی.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر از زیبایی به شدت دلباخته است و میگوید که هرچند چهرهی معشوقش او را اذیت کرده و دلش را به آتش انداخته، اما معشوق به بیتوجهی به او ادامه میدهد و دل او را به درد میآورد. این احساسات عمیق عشق و اندوه به خوبی در کلمات او نمایان است.
هوش مصنوعی: تقطیع یک فرایند در علم عروض و وزنشناسی شعر است که به معنای تقسیم و مشخص کردن وزن و ساختار هجایی یک بیت یا شعر میباشد. در اینجا، به شکل خاصی از تقسیم بندی هجایی اشاره شده که شامل مفعول، مفاعیل، و فعولن است. این تقسیمبندی به شناسایی و تحلیل الگوهای ریتمیک و وزنی در اشعار کمک میکند.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای محدود کردن یا تعیین یک قاعده خاص و همچنین به نوعی دیگر از ارتباطات زبانی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: بحر در ادبیات عرب به الگوی وزن و قافیه اشعار اشاره دارد. هزج اخرب به نوع خاصی از این الگو اشاره دارد که در آن، وزن شعر به یک شکل خاص تنظیم شده است. مکفوف به معنای محدود یا قطع شده است و محذوف به معنی حذف شده یا از قلم افتاده میباشد. به عبارتی، این اصطلاحات به ویژگیهای فنی و ساختاری یک نوع شعر اشاره میکنند.
هوش مصنوعی: صنعت به معنی فرآیند تولید و ساخت کالاها و خدمات است. این زمینه شامل همه فعالیتهایی است که به تولید و تحول مواد اولیه به محصولات نهایی میپردازد. اشتقاق نیز به معنای استخراج یا به دست آوردن چیزی از یک منبع است و در اینجا میتواند به فرایندهایی اشاره کند که منجر به خلق یا تغییر در محصولات و خدمات میشوند.
هوش مصنوعی: شبی که در دل من آرامش نیست، برای غمهایم، داروی بیدرمانم را با جام جم (که نماد زیبایی و کمال است) به من بیاور.
هوش مصنوعی: وقتی که درد عشق تو به سراغم میآید، از محبت باعث نخواهم شد که دل خود را از رنج و غم پرستاری کنم.
هوش مصنوعی: در دل یک آرامشی وجود دارد که در عین حال دردهای عمیقی را به همراه دارد و این آرامش، دل را در چنگال درد نگه میدارد.
هوش مصنوعی: تقطیع یعنی تقسیم و بخشبندی یک اثر یا متن به اجزای کوچکتر برای بررسی و تحلیل. در این حالت، الگوی شعری خاصی با نام فاعلاتن مفاعلن فعلان ارائه شده است که به نوعی ساختار نظم و قافیه اشاره دارد. این الگو میتواند در سرودن شعر به شاعران کمک کند تا به تناسب و هماهنگی بیشتری در آثار خود برسند.
هوش مصنوعی: قافیه: به حروفی گفته میشود که در انتهای کلمات قرار میگیرند و میتوانند با یکدیگر همخوانی داشته باشند.
هوش مصنوعی: بحر: نوعی وزن شعری است که شامل هشت هجای کوتاه و بلند به صورت متناوب است. این وزن در ادبیات عرب به خصوص در شعر اسلامی و ادبیات کلاسیک استفاده میشود. الگو و ساختار آن به شاعران کمک میکند تا احساسات و مفاهیم خود را به شیوهای موزون و زیبا بیان کنند.
هوش مصنوعی: صنعت: شامل بخشهایی که به صورت خاص و مشخص فعالیت میکنند و بدون کاهش یا کمبود در تولید یا خدمات خود هستند.
هوش مصنوعی: اگر در شب به آغوش تو بنشینم، عواطف و احساساتم چنان شعلۀ سوزانی خواهد شد که نمیتوانم بدون تو زندگی کنم.
هوش مصنوعی: با تو در دل شب مینشینم و از شوق تو دلم میتپد و این احساس را نمیتوانم پنهان کنم.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان مفهومی از زندگی و دوستی اشاره دارد که در آن فردی به دنبال نزدیکی و ارتباط بیشتر با دیگری است. او تلاش میکند تا لحظات بیشتری را با هم بگذرانند و از زندگی مشترک لذت ببرند. این احساس میتواند نشاندهندهی اهمیت دوستی و ارتباطات انسانی باشد.
هوش مصنوعی: تقطیع در اینجا به تقسیم و شکستن ریتمیک عبارات شعری اشاره دارد که به صورت «مفاعیل» و «مفاعلن» بیان میشود. این فرایند به تحلیل ساختار و الگوی خاصی در شعرهای مختلف کمک میکند.
هوش مصنوعی: قافیه به معنای تکرار صداها و الگوهای مشابه در انتهای کلمات است که معمولاً در شعر و آهنگها به کار میرود. مثلاً در واژههای "مردف" و "بردف"، صداهای انتهایی یکسانی وجود دارد که باعث ایجاد هماهنگی و زیبایی در متن میشود. قافیه میتواند به انتقال احساسات و مضامین در آثار ادبی کمک کند و به آنها ریتم و ساختار بدهد.
هوش مصنوعی: بحر هزج، نوعی وزن شعری است که دارای ساختاری خاص و متشکل از دو بخش میباشد. این وزن در شعر فارسی و عربی استفاده میشود و به خاطر تناسب و لحن خاصش مورد توجه شاعران قرار گرفته است. در این بحر، لزمهای شعری با ترتیب مشخصی ترتیب یافته و به طور کلی به شعر روح و زندگی میبخشد.
هوش مصنوعی: صنعت: موصلهای منشاری با سطح مقطع دایرهای.
هوش مصنوعی: اگر قامت زیبای تو در این زمین جلوهگر شود، از قامت تو چنان سایهای میآید که مانند سایه درخت طوبی است.
هوش مصنوعی: دلی که تنها به خاطر تو آرامش ندارد، نمیتواند در برابر وسوسهها مقاومت کند و از تهدیدها و سختیها بیزار است.
هوش مصنوعی: تو باعث خوبی و نیکی زندهام، تو همواره همدم روح من هستی. قد تو مانند سایه درخت طوبی است و خط تو نمایانگر مهمترین نشانههاست.
هوش مصنوعی: ای ماه، تو همدم جان منی و زیبایی تو منبع خوبیهاست. خط صاف و زیبا تو به راستی نشانگر وجود توست و قامت زیبایت همچون سایه درخت طوبی است.
هوش مصنوعی: در این شعر، الگوهای مختلفی از وزن و قافیه به کار رفته است. هزج سالم شامل چهار بار تکرار "مفاعیلن"، مجتث مخبون شامل دو بار "مفاعلن" و "فعلاتن"، رمل مخبون چهار بار "فعلاتن"، رجز مطوی چهار بار "مفتعلن" و در نهایت رمل سالم چهار بار "فاعلاتن" است.
هوش مصنوعی: قافیه به دو نوع معروف و مجهول تقسیم میشود و همچنین میتواند به دو حرف مربوط باشد.
هوش مصنوعی: صنعت ادبی شامل پنج بخش اصلی است: طرد و عکس.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.