گنجور

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۸

 

ز گل و گلاب و ز لاله پیاله می جویم

وزین دو نیز شراب دوساله میجویم

هنر اگر نبود زاهدا نباشد عیب

می و پیاله ز گل دور لاله میجویم

نثار تا کنمش دامنی ز مروارید

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۹۰

 

نه این زمان ز می جلوه تو من مستم

که سالهاست از این باده کهن مستم

دراین بهار ندانم بسر چها دارم

که دیگران بچمن جرعه نوش و من مستم

اگر نه بلبل زارم چرا بفصل بهار

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۹۲

 

بیا که تشنه لعلت چو آب یاقوتم

ببین که خون جگر بی لبت بود قوتم

فریب نرگس سحرآفرین جادویت

نموده محو ز خاطر فسون هاروتم

شهید ناز تو یا کشته وصالم من

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۱۰۹

 

نهان بابر نخواهی گر آفتاب تجلی

منه ز طره مشکین رخ نقاب تجلی

سحر که خسرو خاور علم برافرازد

کند ز شعشعه رویت اکتساب تجلی

بپیش دیده حجابی که داشتم برداشت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۳ - حکایت

 

بعید وصلت مانزد عقل و فرهنگ است

ز دیر تا بحرم صد هزار فرسنگست

جز این تمنا هرچه خواهد گو بخواه

من بنده فرمانبردار و او شاه

نورعلیشاه
 
 
۱
۲
sunny dark_mode