سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۵۹
چو بر طلول دیار حبیب بگذشتم
که کرده بود خرابش جهان ز بی باکی
مجاوران دیار خراب را دیدم
در آن خرابه خراب و شکسته و باکی
به خاک رهگذار حبیب میگفتم
[...]
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۵۶ - قطعه
چو بر حدود یار حبیب بگذشتم
که کرده بود خرابش جهان ز بیباکی
مجاوران دیار خراب را دیدم
در آن خرابه خراب و شکسته و باکی
به خاک راهگذار حبیب میگفتم
[...]
ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۴
بکشت چشم تو ما را از عین بی باکی
و ما ترحمنی غیر عینی الباکی
کرامت تو کند جنس خاک را عالی
لطافت تو دهد طبع آب را پاکی
اناس ترغب حرصا الی امانیهم
[...]
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۱
کَتَبتُ قِصَّةَ شَوقی و مَدمَعی باکی
بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی
بسا که گفتهام از شوق با دو دیدهٔ خود
أیا مَنازِلَ سَلمیٰ فَأینَ سَلماکِ؟
عجیب واقعهای و غریب حادثهای
[...]
هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۱
زهی شراب لبت مایه طربناکی!
نموده نرگس مستت هزار بی باکی
گذر بدامن پاکت نکرده باد صبا
کجا شکفت گلی در چمن بدین پاکی؟
بیک کرشمه، که کردی، هزار دل بردی
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰
کتبت قصّة شوقی و مدمعی باکی
بیا که بیتو به جان آمدم ز غمناکی
زمانه را نتوان دید بیامام زمان
فکیف حالک یا دهر! ایّ مولاکی
ز خاک پای تو داد آبروی لاله و گل
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰
کتبت قصّة شوقی و مدمعی باکی
بیا که بیتو به جان آمدم ز غمناکی
زمانه را نتوان دید بیامام زمان
فکیف حالک یا دهر! ایّ مولاکی
ز خاک پای تو داد آبروی لاله و گل
[...]
حکیم سبزواری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳
هذ اغزال هلال السمآء مضناکی
غد الغزالة فی العشق من حیاراکی
ز شوق روی تو گردید گل گریبان چاک
شقیق احمر ذوالکی بعض قتلاکی
ز آهوان نه همین صید اهل دل کردی
[...]