غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی سید الشهداء علیه السلام » شمارهٔ ۲۲ - عن لسان رقیه بنت الحسین سلام الله علیها
صبا به پیر خرابات از خرابۀ شام
ببر ز کودک زار این جگرگداز پیام
که ای پدر ز من زار هیچ آگاهی
که روز من شب تار است و صبح روشن شام
به سرپرستی ما سنگ آید از چپ و راست
[...]
ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۸ - تشبیب و بهاریه
رسید گاه بهار و گه سماع و مدام
کجایی ای صنم سرو قد سیم اندام
بنفشه با سر زلف خمیده گشت پدید
کجایی ای سر زلف تو را بنفشه غلام
بهپای خیز که هنگام رامش است و نشاط
[...]
ملکالشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷
منم که خط غلامی دهم به نیم سلام
دل من است که قانع شود به یک پیغام
کنون که گردش ایام را ثباتی نیست
همان خوشست که در عشق بگذرد ایام
من آن مقام بلند از کجا به دست آرم
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۱
چنان به عشق تو وارستهام ز ننگ و ز نام
که ننگ مینشناسم کدام و نام کدام
چو موی و روی تو دیدم بهم قرین گفتم
که شب بروز قرین گشته کفر با اسلام
کسیکه عشق ندارد بخامیش شک نیست
[...]
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲۴ - تضمین غزل خواجه حافظ علیهالرحمه
شدم به رافت ساقی چو کامیاب از جام
وجود خویش تهی یافتم ز ننگ و ز نام
به حال مستیم آمد به گوش دل الهام
که ای بلندنظر شاهباز سد ره مقام
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۳ - تابلوی دوم: روز مرگ مریم
به یاد آن شب مه افتی گر در این ایام
گذشته زان شب مهتاب پنج ماه تمام
خبر ز مریم اگر پرسی دختر ناکام
به جای که شبیش اوفتاده است آرام
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۳ - تابلوی دوم: روز مرگ مریم
همین که گفت چنین، من که تا به آن هنگام
خبر نبودم، که آن مردکِ سیهایام
به روی خاک، چه کاری همی دهد انجام؟
نظر نمودم و دیدم که دختری ناکام
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷
نخواست هیچ خردمند وام از ایام
که با دسیسه و آشوب باز خواهد وام
به چشم عقل درین رهگذار تیره ببین
که گستراند قضا و قدر به راه تو دام
هزار بار بلغزاندت به هر قدمی
[...]