گنجور

امیر معزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴

 

مرا گذر به‌سوی کوی یار باید کرد

زدیده بر سرکویش نثار باید کرد

چو در فتاد به‌دام آن نگار سیم اندام

سه بوسه از دو لب او شکار باید کرد

چو وصل بر سر کوی استوار خواهد شد

[...]

امیر معزی
 

سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » غزلیات » شمارهٔ ۷ - چه باید کرد

 

مرا کر بدر . . . ن یار باید کرد

بزخم خرزه، در . . . ن فکار باید کرد

اگر بدانم کو را دو . . . یه باشد و بس

ز روی شفقت، . . . یه چار باید کرد

وگر درم دهم و بی درم جمع ندهد

[...]

سوزنی سمرقندی
 

مجد همگر » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰

 

اگر شکایتم از هجر یار باید کرد

نه یک شکایت و ده صد هزار باید کرد

وگر نثار ره وصلش اختیار کنم

نه در اشک که جانها نثار باید کرد

گرش درست بود وعده وصال چه باک

[...]

مجد همگر
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۳

 

سحرگهان سوی بستان گذار باید کرد

تفرّجی به جهان در بهار باید کرد

نظر به قدرت بیچون وی چگونه به جان

به چشم هوش در این لاله زار باید کرد

که گل ز خار برآورد و لاله را از خاک

[...]

جهان ملک خاتون
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۷۵

 

رسید موسم گل ترک کار باید کرد

نظاره گل روی بهار باید کرد

شکوفه وار اگر خرده زری داری

نکرده سکه نثار بهار باید کرد

اگر ضرور شود صید بهر دفع ملال

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode