مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳
ز خیلی کجا چون تو شاهی برآید
ز بامی کجا چون تو ماهی برآید
بود سرکش از کاکلی دود آهم
که گاهی ز زیر کلاهی برآید
جز این کافتد از عاجزی در کمندی
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲
زحی لیلی از ناز بیرون نیاید
ورآید بسر وقت مجنون نیاید
نگهداری کس ز گردون نیاید
که ضبط می از جام وارون نیاید
گرفتم نگریم ز جور تو اما
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۱
مرا حسن و عشقست زاری و لابه
خداوندگار و نبی و صحابه
کشد ماه در پرده سر گربرآرد
سر از پرده آن ماه زرین عصابه
تراود ز چاک دلم روز و شب خون
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۱۶ - تاریخ جلوس علی شاه
بما دوش این مژده روحپرور
ز فیض نسیم سحرگاه آمد
که از کعبتین مه و مهر ما را
همه نقش امید دلخواه آمد
ز دور فلک کوکب ما ز پستی
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۳۰ - تاریخ زفاف
جوان جوان بخت و فیروز طالع
ثمین گوهر رشته نسل آدم
رفیع المکانی که صد پایه قدرش
نهاده قدم بر سر عرش اعظم
از آن نام نامیش گردیده صادق
[...]
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۵۱
چه شد میرزا مهدی آن قطب دانش
که بود او بهر علم عالم کلاهی
مکان در خم هستیش بود چندی
فلاطون صفت آن حکیم الهی
نهان گشت آخر روان منیرش
[...]