فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۵ - رزم خاقان چین با هیتالیان
چنین گفت کان کو خردمند نیست
توانگر کش از بخت فرزند نیست
فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۶
ولیکن سپهبد خردمند نیست
سر و مغز او از در پند نیست
فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۳
جز از تو به گیتیم فرزند نیست
روانم به درد تو خرسند نیست
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۹ - صفت خواندن ورقه مادر گلشاه را و زاری کردن
که وی را کس از نسل و پیوند نیست
به گیتی درش هیچ فرزند نیست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۳ - رسیدن فرامرز به شهر نیک نور و جنگ کردن فرامرز با نوشدار و گرفتار شدن نوشدار به دست فرامرز
به گیتی یکی جز خداوند نیست
که او را همی مثل و مانند نیست
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳۱ - سئوال دوم فرامرز از برهمن
که زفتی ز داد خداوند نیست
جهاندار از این کار خرسند نیست
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۷۳ - گریختن کنعان از کوش و رفتن پیش ضحاک
دلم در جداییش خرسند نیست
جز او مر مرا هیچ فرزند نیست
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۲ - رای زدن دارا با بزرگان ایران
کسی کاو بدین ملک خرسند نیست
به نزدیک دانا خردمند نیست
سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۱۰ - حکایت
خداوند از آن بنده خرسند نیست
که راضی به قسم خداوند نیست
سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۱۱ - حکایت مرد کوته نظر و زن عالی همت
گدایی که بر خاطرش بند نیست
به از پادشاهی که خرسند نیست
حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۷
دلم را که جز با تو پیوند نیست
به دنیا و دین هیچ در بند نیست
به صد وعده هر دم فریبش دهم
ولیکن به یک ذره خرسند نیست
چه حاصل ز تعلیم و تنبیه من
[...]
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۹۴ - رفتن فرهنگ دیوزاده به ختا و چگونگی (کار) سام با نهنکال دیو
بجز تو کسیام خداوند نیست
کسی کین نداند خردمند نیست
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۳۲ - آرزوی خواستن برزوی از کیخسرو بن سیاوخش
به داد جهاندار خرسند نیست
دلش را زکین از در پند نیست
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۹ - در نصیحت نفس مفلس از بضاعت طاعت و دلالت وی به طریق تجرید و قناعت
طمع پای دل را به جز بند نیست
طمع کار مرد خردمند نیست
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۹ - در نصیحت نفس مفلس از بضاعت طاعت و دلالت وی به طریق تجرید و قناعت
دلش بسته خویش و پیوند نیست
به سودای بیگانگان بند نیست
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » صکوک الدلیل » بخش ۱۲ - برهان دوم
ولی از جفای تو خرسند نیست
کجا کز تو همچون دماوند نیست