بخش ۹۴ - رفتن فرهنگ دیوزاده به ختا و چگونگی (کار) سام با نهنکال دیو
سر بادبان چون شد اندر هوا
روان گشت زورق به راه ختا
درین گفتگوها شب اندر رسید
دو لشکر در آن جایگه آرمید
ز کشتی همه لنگر انداختند
ز هر در حکایت همی خواستند
نهادند اصل سخن را بر آن
که در شب گریزند کندآوران
بگفتند تدبیر این است و بس
اگر کس نیاید شما را زپس
بگفتند اندر دل شب رویم
که دیویم ما سر به سر شب رویم
چو یک پاس از تیره شب درگذشت
شب آهنگ بر چرخ گردان بگشت
از آن لشکر دیو ببد دههزار
نکردند اندر دل شب قرار
چو پنجاه کشتی بد از آمدن
کجا ده بماندند از آن انجمن
براندند کشتی چو باد بهار
ازیشان همه بیخبر نامدار
چو از شرفه بام نیلی حصار
پدید آمد ان خشت زریننگار
چو قلوش چو قلواد دو پهلوان
رسیدند آن دم بر پهلوان
که از لشکر دیو یک تن نماند
که نکبت بر ایشان فلک برنشاند
هزیمت گرفتند دیوان نر
کسی نیست ز ایشان درین بحر و بر
چو بشنید سام نریماننژاد
روان سجده شکر کردش چو باد
ستایش بسی کرد بر کردگار
که ای آفریننده مور و مار
بجز تو کسیام خداوند نیست
کسی کین نداند خردمند نیست
مرا ده توانائی و فرهی
که هستی خداوند، من چون رهی
سر از سجده شکر برداشت باز
بزد نعره آن گرد گردنفراز
که ای پهلوانان جنگ آوران
بدانید یکسر ز پیر و جوان
همین دم نهنکال در میرسد
ابا گرز و گوپال و دیوان ز ره
ببینیم تا گردش روزگار
چه آرد به ما بر ازین تیرهکار
دل اندر خداوند بندید و بس
که جز او نداریم فریادرس
بگفت و توکل به دادار کرد
برآورد از دل همی آه سرد
که آیا پریدخت ماهم کجاست
ندانم درین بحر راهم کجاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این قطعه شعری، تلاشها و تدابیر دو لشکر، یکی از جانب پهلوانان و دیگری از جانب دیوان، برای گریز از جنگ و پیروزی را توصیف میکند. پس از غروب شب، لشکرها به دلیلی مانند غافلگیری در شب برنامهریزی میکنند که به سمت دشمن نفوذ کنند. دیوان در هراسی قرار دارند و به مناسبتی از باخت خود در جنگ آگاه میشوند. سام نریمان، یکی از پهلوانان، از پیروزی خود شکرگزاری میکند و به قدرت خداوند اشاره میکند. او از خداوند درخواست توانایی و درایت میکند و در عین حال نگران دختر خود است که خبر از او ندارد و نمیداند در این دریا کجاست. این بخش از شعر مظاهر شجاعت، توکل به خداوند و نگرانی از حال نزدیکان را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی که بادبان در هوا به آرامی حرکت کرد، کشتی به سمت مسیر خود روانه شد.
هوش مصنوعی: در این گفت و گوها شب فرا رسید و دو سپاه در همان مکان فرود آمدند.
هوش مصنوعی: همه از کشتی پیاده شدند و هر کسی داستانی را تعریف میکرد.
هوش مصنوعی: در شب، کسانی که به دنبال فرار هستند، اصل موضوع را پایهگذاری کردند.
هوش مصنوعی: گفتند تنها راه حل این است که اگر کسی نیاید، شما باید خودتان اقدام کنید و به جلو بروید.
هوش مصنوعی: گفتند که در دل شب میرویم، چون ما دیوانهایم، تمام شب را به سمت تاریکی پیش میرویم.
هوش مصنوعی: وقتی یک بخش از شب تاریک سپری شد، شب دوباره به دور چرخ گردان رفت و ادامه یافت.
هوش مصنوعی: نیروهای شوم و پلید، در دل شب هیچ آرامش و قراری نداشتند و دههزار بار نگران و مضطرب بودند.
هوش مصنوعی: وقتی که پنجاه کشتی به سفر آمدهاند، دیگر کجا دلیلی برای باقی ماندن در آن جمع وجود دارد؟
هوش مصنوعی: کشتی به مانند باد بهاری از میان آنها عبور کرد و هیچکدام از آنها خبر نداشتند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
هوش مصنوعی: وقتی که از بالای بام، دیوار نیلی رنگ نمایان شد، خشتهای زرین و زیبا دیده شدند.
هوش مصنوعی: در آن لحظه که دو پهلوان به هم رسیدند، همانند دو قلو و دو همزاد به هم پیوسته بودند.
هوش مصنوعی: در اینجا به تصویرسازی از نابودی دشمنان اشاره شده است. بیان میشود که هیچکس از سپاه شیطان باقی نخواهد ماند و بدبختی بر سر این افراد نازل خواهد شد. به عبارت دیگر، به سرنوشت شوم و شکست حتمی آنها اشاره میشود.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در این دنیای پرآشوب و بینظمی، افرادی که قدرت دارند (مانند دیوان یا دیوانگان) پیروز شدهاند و کسی وجود ندارد که بتواند در این دریای وسیع و بیرحم مقابله کند یا راه حلی ارائه دهد.
هوش مصنوعی: هنگامی که سام نریماننژاد این خبر را شنید، به اندازهای شکرگزار شد که مانند باد به زمین افتاد و سجده کرد.
هوش مصنوعی: بسیاری از مردم به ستایش خداوند پرداختهاند و او را به عنوان آفریدگار موجودات کوچک و بزرگ، از جمله مور و مار، مورد ستایش قرار دادهاند.
هوش مصنوعی: غیر از تو، هیچکس را نمیشناسم که لایق باشد؛ کسی که این موضوع را درک نکند، در واقع آدم باهوشی نیست.
هوش مصنوعی: به من قدرت و دانش ده که تو خودت خالق و اساسی. من مانند یک رهرو در این مسیر هستم.
هوش مصنوعی: او پس از پایان سجده شکر، دوباره فریاد زد و سر خود را بلند کرد.
هوش مصنوعی: ای جنگجویان و پهلوانان، بدانید که هر یک از پیر و جوان تحت تاثیر شما قرار دارند.
هوش مصنوعی: در این لحظه نهنگ بزرگی با گرز (چماق) و گروهی از دیوان (مخلوقات خیالانگیز) از راه میرسند.
هوش مصنوعی: ببینیم چه پیشامدی در روزگار برای ما رقم میزند و چه بر ما میآورد در این شرایط سخت و نامطلوب.
هوش مصنوعی: دل خود را به خدا سپردیم و جز او کسی را برای مدد و یاری نداریم.
هوش مصنوعی: او سخنی گفت و به خداوند توکل کرد و از دلش آه سردی برآورد.
هوش مصنوعی: من نمیدانم که پریدخت ما، که نماد زیبایی و لطافت است، کجاست و در این دریا که غرق در آن هستم، مسیرم به کجا میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.