گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۰

 

بزد بر سرش گرزهٔ گاورنگ

زمین شد ز خونش چو پشت پلنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۱

 

ببستند بازوش با بند تنگ

کشیدندش از جای پیش نهنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۲

 

گر ایدون که دستان شود تیزچنگ

یکی لشکر آرد بر ما به جنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی نوذر » بخش ۱۲

 

بپردازم آمل نیایم به جنگ

سرم را ز نام اندرآرم به ننگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

سر نامداران تهی شد ز جنگ

ز تنگی نبد روزگار درنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی زوطهماسپ » پادشاهی زوطهماسپ

 

چو مردم بدارد نهاد پلنگ

بگردد زمانه برو تار و تنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱

 

نیاورد یک تن درود پشنگ

سرش پر ز کین بود و دل پر ز جنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱

 

بدو روی ننمود هرگز پشنگ

شد آن تیغ روشن پر از تیره زنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱

 

پیامی بیامد به کردار سنگ

به افراسیاب از دلاور پشنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۲

 

یکی مادیان تیز بگذشت خنگ

برش چون بر شیر و کوتاه لنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۵

 

برآویخت با نامداران جنگ

یکی گرزهٔ گاو پیکر به چنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۲

 

به بند کمرش اندر آورد چنگ

جدا کردش از پشت زین پلنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۳

 

برفت از لب رود نزد پشنگ

زبان پر ز گفتار و کوتاه چنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۳

 

چنان برگرفتم ز زین خدنگ

که گفتی ندارم به یک پشه سنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۳

 

یکی پیلتن دیدم و شیرچنگ

نه هوش و نه دانش نه رای و درنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۴

 

فرستاده آمد بسان پلنگ

رسانید نامه به نزد پشنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۴

 

نبیره فریدون فرخ پشنگ

به سیری همی سر بپیچد ز جنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱

 

چو دستان سام اندر آمد به تنگ

پذیره شدندنش همه بی‌درنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۲

 

گرایدونک یارم نباشی به جنگ

مفرمای ما را بدین در درنگ

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۴

 

مگر دست ارژنگ بسته چو سنگ

فگنده به گردنش در پالهنگ

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۱۳۲
sunny dark_mode