گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱ - آغاز

 

پدید آورد نیک و بد ، خوب و زشت

روان داد و تن کرد و روزی نوشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲ - در نعت نبی علیه السلام

 

نمود آنچه بایست هر خوب و زشت

ره دوزخ و راه خرم بهشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳ - در ستایش دین گوید

 

روانراست نو حله ای از بهشت

که هرگز نه فرسوده گردد نه زشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴ - در نکوهیدن جهان گوید

 

یکی پنج روزه بهشتست زشت

چه نازی به این پنج روزه بهشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۵ - در صفت آسمان گوید

 

نماید گهی رومی از بیم پشت

گریزان و آن زرد خنجر به مشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸ - در صفت جان و تن گوید

 

از این دو برون نیستش سرنبشت

اگر دوزخ جاودان گر بهشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰ - در ستایش شاه بودلف گوید

 

سخنهاش درّست و دانش سرشت

خبرهاش هریک چراغ بهشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

یکی شهر دید از خوشی چون بهشت

در و دشت و کوهش همه باغ و کشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان

 

نگاری نخواهی بهشتی سرشت

که با روی او باشی اندر بهشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۴ - ملامت کردن پدر دختر خویش را

 

بهاری بُدی چون نگار بهشت

نمانی کنون جز به پژمرده کِشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۶ - پادشاهی شیدسب و جنگ کابل

 

چو شد سرکش و گرد و دهسال گشت

به زور از نیا وز پدر در گذشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۸ - آمدن ضحاک به مهمانی اثرط و دیدن گرشاسب را

 

نه گورست کافتد به زخم دُرشت

نه شیری که شاید به شمشیر کشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۰ - ترسانیدن گرشاسب از جادوی

 

گره در گره خَم دُم تا به پشت

همه سرش چون خار موی درشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۴ - نامه ضحاک به اثرط و خواندن پهلوان گرشاسب را

 

سَرِ نامه نام جهانبان نوشت

خدایی که او ساخت هر خوب و زشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۶ - رفتن گرشاسب به نزد ضحاک

 

به شش ماهه یکساله ره برنوشت

بی‌آزار و خّرم به خشکی گذشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۷ - جنگ گرشاسب با ببر ژیان

 

به دیگر شد و زدش زخمی درشت

چنان کش ز سینه برون برد پشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۸ - نامه فرستادن گرشاسب به نزد بهو

 

جهان زوست پرپیکر خوب‌و‌زشت

روان را تن او داد و تن را سرشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو

 

به‌گرزش چنان‌کوفت زخمی‌درشت

کش اندر شکم ریخت مهره زپشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو

 

چو پیکار ایرانیان شد درشت

یل پهلوان اندر آمد به پشت

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۰ - جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو

 

به ناورد گِرد سپهبد بگشت

سپهبد به حمله بدرید دشت

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
۵
sunny dark_mode