افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۱ - سخنان داریوش بزرگ
که پور سپهبد ار نیک اخترست
که بر جمله کشورم سرور است
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۱ - سخنان داریوش بزرگ
همه بندگانیم خسرو پرست
که شه در زمین سایه ایزد است
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
خشایار بگرفت چنگی بدست
بگفتا مرا ماه داده شکست
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
که امشب شده فرصتی خوش بدست
که شاید بر ماه آید شکست
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
پدر گفت دادند ما را شکست
دگر رفت آن نازنینم ز دست
افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار
بیامد بر دخترش برنشست
هم از مهر بگرفت دستش بدست
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۱ - قطعه
شنیدم که هارون به بهلول گفت
ز دنیا گذشتی و این نادر است
بگفتا گذشت تو از من فزود
که دادی نعیم ابد را ز دست
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۶ - قطعه
به هر چیز مهرت فزونتر بود
همان را پرستش کنی هرچه هست
چو مهرت به دنیا ز حق بیش شد
تو دنیاپرستی نئی حقپرست
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۸ - نصیحت
کمند قضاشان چنان تنک بست
که در جسشمان استخوانها شکست
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰۲ - در ستایش و تعریف فردوسی علیهالرحمه به الفاظ فارسی
بر مرد دانا روان دانش است
تن ار پروری بهر دانش خوشست
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰۲ - در ستایش و تعریف فردوسی علیهالرحمه به الفاظ فارسی
بدیوانش ار یاز بینی درست
یکی پهن میدان بود کز نخست
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۶ - دریای نور
ببخشای لختی، نگهدار دست
شکست این سر دردمندم، شکست
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۰ - شکنج روح
نشستم بهر سوی، با من نشست
اشارت همی کرد با چشم و دست
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۰ - شکنج روح
مرو زین ره سخت با پای سست
مکش چونکه خونرا به جز خون نشست
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۰ - گل سرخ
چرا رشتهٔ هستیم را گسست
چرا ساقهام را ز گلبن شکست