گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۸ - آمدن گرشاسب به بتخانه ی سوبهار

 

از آن آب هر کاو کشید ی به جام

بدیدی به خواب آنچه بودیش کام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۰ - پند دادن اثرط گرشاسب را

 

که گر بشکنیشان نباشدت نام

وگر بشکنندت شود کارخام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه

 

گه خرمی شاه با فر و کام

به یاد سپهدار برداشت جام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه

 

همان دیوکش منهراس است نام

مگر کز کمند تو آید به دام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۲ - آمدن ضحاک به دیدن گرشاسب و صفت نخچیرگاه

 

نویدیست پیری که مرگش خرام

فرستست موی سپیدش پیام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۳ - رفتن گرشاسب به جنگ شاه لاقطه و دیدن شگفتی ها

 

شه لاقطه بود کطری به نام

دلیری جهانگیر و جوینده کام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۳ - رفتن گرشاسب به جنگ شاه لاقطه و دیدن شگفتی ها

 

در خانه‌ شان پاک و دیوار و بام

ز ماهی استخوان بود از عود خام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۵ - رسیدن گرشاسب به جزیره قاقره

 

ز عنبر یکی باره دیوار بام

زمین سوده کافور و در عود خام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۹ - برون آوردن شاه قیروان لشگر به جنگ

 

گه این جست کین و گه این گفت نام

گه آن تیغ بر کف گه آن خم خام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۹ - برون آوردن شاه قیروان لشگر به جنگ

 

هزار استر زینی تیز گام

سراسر به زرین و سیمین ستام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۰ - بازگشتن گرشاسب و دیدن شگفتی‌ها

 

از آن چشمه شبگیر تا گاه شام

همی ماهی آورد هر کس به دام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۰ - بازگشتن گرشاسب و دیدن شگفتی‌ها

 

ز زردی همه پیکرش زر فام

درفشان چو خورشید هنگام بام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۰ - بازگشتن گرشاسب و دیدن شگفتی‌ها

 

بر اندلس باز دل شادکام

برآسود یک هفته با بزم و جام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۴ - پرسشی دیگر از برهمن

 

دگر گفت کآن گاو پیسه کدام

که هستش جهان سر به سر چارگام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۵ - رسیدن گرشاسب به میل سنگ

 

بی اندازه زآن کاسه و خوان و جام

بسازید وزین کرد و زرین ستام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۶ - پذیره شدن شاه روم گرشاسب را

 

روان کوشکی یکسر از عود خام

به زرین فش و بند زرین قوام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۷ - بازگشت گرشاسب به ایران

 

بفرمود تا هر که جستند نام

همیدون به یادش گرفتند جام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۸ - سپری شدن روزگار اثرط

 

برادر یکی داشت جوینده کام

گوی شیردل بود گورنگ نام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۹ - پادشاهی فریدون و نامه فرستادن گرشاسب

 

به یزدان چنین دارم امید و کام

که این ماه نو را ببینم تمام

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۰۹ - پادشاهی فریدون و نامه فرستادن گرشاسب

 

هزار و دو صد جفت بردند نام

ز صندوق عود و ز یاقوت جام

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶