گنجور

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۱۵ - فتح لیدی

 

سپس شاه خود افسر انرا بخواست

بگفتا که لشگر نمائید راست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۱۶ - فتح بابل

 

بگفتند کای شاه فرمان تراست

فلک گر بحکمت نهد سررواست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۱۹ - بر تخت نشستن کامبوجیه پسر کورش

 

بگفتند ای شاه فرمان تراست

سرمانه پیچد ز حکمت رواست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۱۹ - بر تخت نشستن کامبوجیه پسر کورش

 

شه آنگه سران سپه را بخواست

بفرمود لشگر نمایید راست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۲۰ - گشته شدن بردیا بدست برادر خود کامبوجیه

 

کجا بد نمودن که اینم جزاست

وگر نیست خنجر برویم چراست؟

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۲۶ - کندن ترعه بفرمان داریوش

 

دو بحر بزرگی که ازهم جداست

بهم راه جویند بی کم و کاست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۲۸ - فتح تراکیه

 

پس از صرف صبحانه برپای خاست

بزودی امیران لشگر بخواست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

ببینم رای و گمانش کجاست

چگونه است فکرش چه بایست خواست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

شهنشه بفرمود مهران کجاست

بیاید ببینم چه بایست خواست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

ترا باب کو مادرت در کجاست

در این جنگل و کوه تنها چراست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

فرستاد خود بردیار را بخواست

برفت و ندیدیم دیگر کجاست

افسرالملوک عاملی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۳۴ - تحصیل اجازه خشایار از پدرش برای رفتن به شکار

 

دگر گفت پس ماه مهرم کجاست

چو او نیست قصرش بسی بی صفاست

افسرالملوک عاملی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - ساقی‌نامه

 

بیا ساقی‌ام روز دوران ماست

دهی‌گر مرا کوزهٔ می‌رواست

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - ساقی‌نامه

 

چو لطف خدا شامل حال ماست

برای خطا خوردن غم خطاست

صغیر اصفهانی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - ملت فروش

 

که آن خواجه خدمتگزاران بخواست

بگفتا کنون کاین غلامی ز ماست:

میرزاده عشقی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۸۶ - شباویز

 

بسی رفته، گم گشت ازین راه راست

بسی خفته، چون روز شد، برنخاست

پروین اعتصامی
 
 
۱
۶۰
۶۱
۶۲
sunny dark_mode