×
۱
۲
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را
گهی ورقه گفتی که ای حورزاد
گرامی روانم فدای تو باد
۱ بیت
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۷ - بازگشتن ورقه از شام
گه از هجر و تیمار کردند یاد
گهی برزدند از جگر سرد باد
۱ بیت
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۷ - بازگشتن ورقه از شام
غراب الیمانی زبان برگشاد
ز هرگونه گفتارها کرد یاد
۱ بیت
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۹ - چو گفت این، بگفتش که ای رادمرد
بگفت این و کردش یکی شعر یاد
حدیث جهان، گفت، بادست باد!
۱ بیت
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۱ - مردن ورقه و خبریافتن گلشاه
برو بر همه قصه کردند یاد
چو بشنید برزد یکی سردباد
۱ بیت
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۵ - شکوهٔ شاعر
مرا قصه زین طرفه تر اوفتاد
ولیکن نیارم گذشتن به یاد
۱ بیت
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه
چو این آگهی در جهان اوفتاد
ز هر سو خلایق برو روی داد
۱ بیت
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه
ز پیش خداوند آن پاک زاد
بنالید واندر نماز ایستاد
۱ بیت
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۴۶ - باقی قصه ورقه و گلشاه
شه شام آن گنجها را گشاد
بسی مال و نعمت به درویش داد
۱ بیت
۱
۲
تعداد کل نتایج: ۲۹