×
ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۵
قدر مردم سفر پدید کند
خانه خویش مرد را بند است
تا به سنگ اندرون بود گوهر
کس چه داند که قیمتش چنداست
سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۶ - تقریرات ثلاثه
اولین باب تربیت پند است
دومین نوبه خانه و بند است
سومین توبه و پشیمانی
چارمین شرط و عهد سوگند است
پنجمین گردنش بزن که خبیث
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۶
دل ما در هوای الوند است
در سر زلف یار دربند است
خواجه تبریزی است و در قره باع
شاه سروان امیر در بند است
یار بلخی ما ز تربت رفت
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۷۰ - در ذکر موت و اهوال آن
الم مرگ قطع پیوند است
زانچه اکنون دلت به آن بند است
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت دوم » بخش چهارم
پندار چه هزار سودمند است
چون عشق آید چه جای پند است
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲
زان لبم، چاره یک شکر خند است
درد دل را، علاج گلقند است
خال نیلی، برآن لب شیرین
تخم ریحان و، شربت قند است
برد دیوانه خوشدلی ز میان
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۵۶ - نظامی گنجوی قُدِّسَ سِرُّه
ره به جان ده که کالبد کند است
بار کم کن که بارگی تند است
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۹ - شیر و موش
این حکایت که خوشتر از قند است
حاویِ چند نکته از پند است
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۳ - در وظیفهشناسی
این ورستاد کودکان پند است
بنگرد هرکه او خردمند است