نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۷ - نشستن بهرام روز یکشنبه در گنبد زرد و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم دوم
شاه چون گرم گشت از آتش تیز
گفت با آن گل گلابانگیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
بانگ بر بشر زد ملیخا تیز
کهاز آنسوتَرَک نشین، برخیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
بشر گفت ای سلیمدل برخیز
در چنین خم مباش رنگآمیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
جان به سبزی گراید از همه چیز
چشم روشن به سبزه گردد نیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
شاه از آن سرخسیبِ شهدآمیز
خواست افسانهای نشاطانگیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
گفت ازین گوهر نهنگ آویز
چون گریزم که نیست جای گریز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
مرد بخرد ستد ز دست کنیز
پس در انگشت کرد و داشت عزیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
من و بهتر ز من هزار کنیز
از زمینبوسی تو گشته عزیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
لعل بِستان و آنچه دارم چیز
بدهم خط بدانچه دارم نیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
آگه از علم و از کفایت نیز
پارساییش بهتر از همه چیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
بیستون همه ستون انگیز
کشته فرهاد را به تیشه تیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
سنبل از خوشههای مشگ انگیز
بر قرنفل گشاده عطسهٔ تیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
خوار کن خلق را به جاه و به چیز
تا بمانی به چشم خلق عزیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
از زر و گوهر و غلام و کنیز
در ولایت نماند کس را چیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۴ - اندرز گرفتن بهرام از شبان
سوی خرگاه راند مرکب تیز
دید پیری چو صبح مهرانگیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۵ - شکایت کردن هفت مظلوم
وانچه بود از معاش و مَرکب و چیز
همه بستد حیات و حشمت نیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۵ - شکایت کردن هفت مظلوم
شاه حالی بدو سپرد کنیز
نه تهی بلکه با فراوان چیز
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۷ - فرجام کار بهرام و ناپدید شدن او در غار
آسمان زیر دست خواهد خیز
پای بالا نه از زمین بگریز