سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳۹ - ستایش امیرجلالالدولة ابوالفتح دولتشاهبن بهرامشاه ابن مسعود اناراللّٰه براهینهم
برگرفت از عطا و عدل و محل
گفت و گو از میان عمر و اجل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۳ - در مدح نظامالملک ابونصر محمّدبن عبدالحمیدالمستوفی
چیز را در دلش نماند محل
زان ورا نیست در زمانه بدل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۴ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازدهگانه
واقف راز شهریار به دل
در دلش راز مملکت حاصل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۴ - مدح پادشاه به ترتیب کواکب و بروج دوازدهگانه
وهم او چون نم هوا از گِل
آن برآرد که باشد اندر دل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۵ - اندر مدح اصحاب دیوان و ارباب قلم و مشایخ کثّرهماللّٰه
پاک و خالی همه از خیانت دل
علم دو جهان بجملگی حاصل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۷ - در مدح اقضیالقضاة نجمالدّین ابوالمعالیبن یوسفبن احمد الحدّادی
بیند آنکس که هست بینا دل
وانکه از گِل دل آورد حاصل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۷ - در مدح اقضیالقضاة نجمالدّین ابوالمعالیبن یوسفبن احمد الحدّادی
در کف نقشبند سرِّ ازّل
در خلاء جلال او چه خلل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۷ - در مدح اقضیالقضاة نجمالدّین ابوالمعالیبن یوسفبن احمد الحدّادی
هست با دانش معاذ جبل
ایزدش برگزیده عزّوجل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۴۹ - در مدح صدرالدّین شمسالائمه ابوطاهر عمر
لاجرم نطقش اندرین منزل
همچو عیسی ز گِل نماید دل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۱۱ - فی مذمةالاعداء و نصیحةالاولیاء
ای ز خود سیرگشته همچو امل
بشنو از من ز روی پند و مثل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۱۳ - اندر مذمّت برادران گوید
دوست جو از برادران بگسل
که برادر کند پر آذر دل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۱ - اندر خویش لشکری گوید
زانکه چون سفله یافت مال و عمل
بکند جفت و یار و خانه بدل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۶ - اندر مذمّت خویش صوفی گوید
ور نباشی چو کرّ بیغلغل
کور گردی ز نعرهٔ بلبل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۸ - اندر قرابت فقیه گوید
کرده نام تو عامی و جاهل
تا کند حق باطنت باطل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۹ - حکایت و ضربالمثل
خویش ناخوش به سوی من به مثل
هست موی زهار و موی بغل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۳ - در صفت جاهجویان و زر طلبان و درویشان صورت گوید
سرِ بدره گرفته زیر بغل
که کهام خواجه و امام اجل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۳ - در صفت جاهجویان و زر طلبان و درویشان صورت گوید
همه گشته نفایه سیم دغل
آنکه گفتش خدای بل هم اضل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۶ - در هجو شعراء بد گوید
لاجرم در غم چراغ چکل
همچو شمعند زرد و تافته دل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۸ - دیگری را گوید
آن زمانی که رخ نماید اجل
زود گردد به جمله حال بدل
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۰ - التمثّل فیالقناعة و ترک الحاجة
گفت بقراط حاجت اوّل
عملم هست یک به یک به خلل