گنجور

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۸ - حکایت محمود غزنوی

 

که گزیدند از لجاج و خری

«‌سبد گل‌» به سرو کاشمری

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۲ - در شکایت از خالق

 

دختری خرد دارم و پسری

سال این چار وپنج آن دگری

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۴ - آخر سال

 

ماه اسفند نیز شد گذری

گشت سالی ز عمر ما سپری

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۴ - آخر سال

 

پنج‌ مه‌ زان به‌ حبس و خون‌ جگری

هفت ماه دگر به دربه‌دری

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۳ - در عقل و علم

 

و ابلهی چند از طریق خری

یا ز راه فریب و حیله گری

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۵ - خطاب به دروغگویان مصلح نما

 

یا بمیرد به فقر و خون‌جگری

یاکشد حبس و نفی و دربدری

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۸ - حکایت عمالقه

 

وان درختی که نیستش ثمری

افکنندش به تیشه یا تبری

ملک‌الشعرا بهار
 

رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۲۶ - دلدادگان من (اقتباس از ترانه‌های بیلیتس)

 

چهرگان مرا، به جلوه‌گری

خواند رشک ستاره سحری

رهی معیری
 
 
۱
۱۲
۱۳
۱۴