×
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۵
خواستم حرف عشق ننگارم
شورش آن لم یکن نبنگارم
مطربم باز پرده ای بنواخت
که بیفکند پرده از کارم
چند ناخن زنی بتار طرب
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۶ - اوحدی مراغه ای
از برون در میان باز آرم
وز درون خلوتی است با یارم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۳۸ - بهائی عاملی طاب ثراه
از سمور و حریر بیزارم
باز میل قلندری دارم
بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۲ - قطعه
آوخ آوخ که قدردانی نیست
تا هنرهای خویش بشمارم
شوره زاری است من کجا نگرم
تخم امید در کجا کارم
بلند اقبال » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱
گر کشی تیغ و گر کشی زارم
کی ز عشق تو دست بردارم
ترسم ازعشقت ای بت ترسا
سبحه گردد بدل به زنارم
با خیال تودرگلستانم
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۱۲ - متضمن چهار ماده تاریخ برای جشن تاجگذاری
از ادیب الممالک اندر یاد
داستانی لطیف و خوش دارم
گفت در پیشگاه اقدس شاه
خواستار طاعتی فراز آرم
جشن مسعود تاجداری را
[...]
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۰ - در صفت شیّادان لفّاظ که با دانستن چند اصطلاح خود را عالم نامیده و درمجالس سخن می گویند
پیش گِل کارگفت نجّارم
ز اره و رنده معرفت دارم
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۰ - داستان مسافرت به یزد
چاپلوسانه نیست رفتارم
زان که دل با زبان یکی دارم
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۱ - حکایت احمد شاه قاجار و مال اندوختن او
گفت در غرب اگر کلم کارم
به که در شرق تاج بگذارم