گنجور

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۵

 

خواستم حرف عشق ننگارم

شورش آن لم یکن نبنگارم

مطربم باز پرده ای بنواخت

که بیفکند پرده از کارم

چند ناخن زنی بتار طرب

[...]

آشفتهٔ شیرازی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۲ - قطعه

 

آوخ آوخ که قدردانی نیست

تا هنرهای خویش بشمارم

شوره زاری است من کجا نگرم

تخم امید در کجا کارم

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱

 

گر کشی تیغ و گر کشی زارم

کی ز عشق تو دست بردارم

ترسم ازعشقت ای بت ترسا

سبحه گردد بدل به زنارم

با خیال تودرگلستانم

[...]

بلند اقبال
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۱۲ - متضمن چهار ماده تاریخ برای جشن تاجگذاری

 

از ادیب الممالک اندر یاد

داستانی لطیف و خوش دارم

گفت در پیشگاه اقدس شاه

خواستار طاعتی فراز آرم

جشن مسعود تاجداری را

[...]

ادیب الممالک
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۶ - داستان دو موش

 

هرچه خواهد دلِ تو ، من دارم

پیش من آ که پیش تو آرم

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۹ - شیر و موش

 

تو بزرگی و من خطا کارم

از تو امّیدِ مَغفِرَت دارم

ایرج میرزا
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۰ - داستان مسافرت به یزد

 

چاپلوسانه نیست رفتارم

زان که دل با زبان یکی دارم

ملک‌الشعرا بهار
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode