ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۱۰ - ماه یا که خورشید
ای به رخسارهٔ تو زلف سیاه
چون غرابی به شاخ گل آونگ
روی تو ماه یا که خورشید است
موی تو سنبل است یا شبرنگ
خال بر عارض تو جا کرده
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۱۱ - بادهٔ ناب
تا کی ای بخت خفتهٔ «ترکی»!
بر نخیزی زخواب قیلوله
خیز از جا که این بیابان راست
غول در راه و راه بیغوله
خیز و جامی بزن، زبادهٔ ناب
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۱۳ - تیر شباب
نوجوانی به شخص پیری گفت
که چرا قامتت کمان گشته
پیر خندید و در جوابش گفت
به سرم دور آسمان گشته
من اول چو توجوان بودم
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۱۸ - غلام طالع
گر به صنعت عدیل داودی
ور به حکمت نظیر لقمانی
ور به زور آوری و، صف شکنی
اشکبوسی و، پور دستانی
یا به حسن و جمال در عالم
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۱۹ - زر و سیم
سخنی گویمت ز من بشنو
ای که از دشمنان حذر داری
دشمنانت تمام دوست شوند
تا که در کیسه سیم و زر داری
ور تهی کیسه ات شد از زر و سیم
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۲۰ - علامت عشق
عاشقان را بود علامت عشق
ز روی رنگ و لاغری بدن
عشق با فربهی نیآید راست
این سخن را تو گوش دار از من
فربها گرد کوی عشق مگرد
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۲۴ - نخل غفلت
ای که مستی ز بادهٔ دولت
تا نمیری کجا شوی هشیار
سفری پیش داری ای غافل!
راه دور است توشه ای بردار
چشم از این قصر زر نگار بپوش
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۲۵ - خون دل
ای که خواهان راحتی به جهان
دل خود را به دلبران مسپار
گر دل خود به دلبران دادی
بنشین، خون دل ز دیده ببار
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۲۹ - چراغ
در جهان هر که با تو کرد بدی
در عوض کن به جای او نیکی
دست را حایل چراغ بدار
تا رهاند تو را ز تاریکی
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۳۰ - درد بی علاج
گرچه از دردها در این عالم
سخت دردیست دزدی و حیزی
لیک دردی که بی علاج بود
در جهان پیری ست و بی چیزی
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۳۱ - ندهد سود
هر که را دختری ست در خانه
زود باید به شوهری دادش
ور ز دختر خیانتی سر زد
ندهد سود، داد و فریادش
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۳۲ - بانگ فریاد
دختری روی همچو ماهی داشت
مادر او به شو، نمی دادش
چندگاهی نمود صبر آخر
به فلک رفت، بانگ فریادش
پسری را به پیش خویش بخواند
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۳۳ - غم زمانه
ای که گویی غم زمانه مخور
تو چه دانی که از غم آزادی
گر یکی روز خورده بودی غم
از غمم سرزنش نمی دادی
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۳۴ - عاشق
حال عاشق، ز من چه می پرسی
ای که عاشق، نگشته ای روزی
در جهان، روزی ار شوی عاشق
از جهان، چشم خویش بردوزی
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۳۵ - چراغ خویش
ای که داری چراغ مرده به دست
نیست عقلت به جهل نزدیکی
روغنی در چراغ خویش بریز
تارها سازدت ز تاریکی
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۳۸ - مجال مکث و درنگ
ای که آسوده خفته ای شب و روز
زیر این طاق لاجوردی رنگ
چشم خود باز کن، که اینجا نیست
هیچ کس را مجال مکث و درنگ
بایدت رفت و زین سرای فراخ
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۴۰ - بخل و حسد
عجب آید مرا که می دانیم
عاقبت جای ماست زیر لحد
در حق هم، در این جهان ما را
نیست کاری، به غیر بخل و حسد
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۴۳ - ماه صیام
روزه دارا مکن به ماه صیام!
خویش را از گرسنگی خسته
دهن خود مکن، به غیبت باز
تا نباشی، سگ دهن بسته
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۴۶ - نرم خویی
هر که با تو بدی کند روزی
تو به پاداش او نکویی کن
با تو هر کس درشت خویی کرد
در مقابل، تو نرم خویی کن
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۴۸ - مرد باش
گر کسی از تو غیبتی گوید
بر میاشوب و تند و تیز مشو
تو به پاداش او به مدحش کوش
راه این است، مرد باش و برو