سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۶
بجهم از بد ایام چنانک
از کمان ختنی تیر خدنگ
گر به هر جور که آید بکشد
من پلنگم نکشم جور پلنگ
خواری و اسب گرانمایه مباد
[...]

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۷ - چهره شاهد سخن به زیور خطاب آراستن و مهر ختم بر سعادت از خاتم نبوت خواستن
یعنی از گوش خسان در تو ننگ
دارد ای خواجه ازین پس لب سنگ

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۷ - چهره شاهد سخن به زیور خطاب آراستن و مهر ختم بر سعادت از خاتم نبوت خواستن
لاجرم حقه ات از صدمت سنگ
اهد قومی به برون داد آهنگ

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۹ - سبب نظم جواهر آبدار سبحة الابرار که هر عقد وی از رشته آمال عقده گشاست و هر مهره از آن در گردش احوال مهر افزاست
چون مشبک قفسی مشکین رنگ
گشت بر مرغ دلم عالم تنگ

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۶ - عقد سیم در کلام منظوم که ان من الشعر لحکمة عبارتیست از حکمت آمیزی او و ان من البیان لسحرا اشارتیست به سحرانگیزی او
گاه دمساز شود با نی و چنگ
در خرابات برآرد آهنگ

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۲۸ - عقد هفتم در شرح تصوف که بستن دست تصرف است و رستن از قید تکلف
جمعی از نان لبی آورده به چنگ
همچو دندان پی آن صف زده تنگ

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۱ - عقد هشتم در بیان ارادت که عنان قصد از مقاصد مجازی تافتن است و بر باد پای جهد به کعبه مراد حقیقی شتافتن
کوه اگر بر تو کشد تیغ به جنگ
با مرصع کمر از دم پلنگ

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۱ - عقد هشتم در بیان ارادت که عنان قصد از مقاصد مجازی تافتن است و بر باد پای جهد به کعبه مراد حقیقی شتافتن
غوک آن پنجه زنان با خرچنگ
گام اول ز وی و کام نهنگ

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳۴ - عقد نهم در مقام توبه که پشت بر مخالفات کردن است و روی در موافقات آوردن
ای بسا شیر ز عجز آمده تنگ
کش شود صید نما روبه لنگ

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۶ - عقد سیزدهم در بیان صبر که در اجتناب از مناهی رنج بردن است و بر اکتساب مراضی پای فشردن
صبر کن همچو شکر با دل تنگ
صبر کن همچو گهر در دل سنگ

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۹۱ - عقد بیست و هشتم در بذل و جود که اول آن اعطای درهم و دینار است و آخر آن بذل وجود
ور فتد زو دو صدت گنج به چنگ
باز ده ور چه کشد کار به جنگ

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۹۴ - عقد بیست و نهم در قناعت که بر حد ضرورت وقوف نمودن است و چشم طمع به زیادتی نگشودن
در کمین خانه دوران دو رنگ
زخم زد بر دل تو کبر پلنگ

جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۹۴ - عقد بیست و نهم در قناعت که بر حد ضرورت وقوف نمودن است و چشم طمع به زیادتی نگشودن
گلخن حرص بود تیره و تنگ
کن به گلزار قناعت آهنگ

ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۶۵ - قلب مادر
داد معشوقه به عاشق پیغام
که کند مادر تو با من جنگ
هر کجا بیندم از دور کند
چهره پُرچین و جبین پر آژَنگ
با نگاه غضب آلود زند
[...]

ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۶ - تنبلی عاقبتش حمالی است
زن گرفتند برای هوشنگ
از یکی طایفهٔ با فرهنگ

ملکالشعرا بهار » منظومهها » دل مادر » دیدار سواری ز پیر زال در بیشه
هرچه ناخن زنم اندر دل تنگ
بجز این پرده ندارد آهنگ
