گنجور

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۲۹

 

زین گلستان همه سودم به زیان می ماند

چون گل زرد، بهارم به خزان می ماند

سر زلفش که مرا دشمن جان بود به دست

در کف شانه به سررشته جان می ماند

لب گل از گهرآمیزی دندان خالی ست

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۳۴

 

آنچه من می کشم از طالع رم کرده خویش

کی ز آهوی گریزان شده، صیاد کشد

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۴۲

 

خواهد از شاخ مکافات به صدرنگ دمید

برگ سبزی که درین باغچه پامال تو شد

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۴۹

 

کی ز بیداد تو، عاشق به کسی داد کند

نیست فریادرسی، بهر چه فریاد کند

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۷۲

 

به امیدی که چو طفل نگهم بازآیی

تا دم صبح، در خانه چشمم وا بود

طرفه راهی ست ره مرگ که با اینهمه خوف

هرکه دیدیم، درو بی خبر و تنها بود

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۷۶

 

در شب وصل، نمایان شدن صبح فراق

دلخراش است چو در زلف سیه، موی سفید

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۸۳

 

کس به فریاد جرس گر نرسد، جا دارد

دل که بیدرد بود، ناله چه تاثیر کند

مکن از مرگ شکایت که جوانان را برد

به ازان بود که دوران به جفا پیر کند

یارب ندهد طره آسودگی اش دست

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۹۳

 

نکنم باور ازان سست وفا، عهد وصال

دست بر مصحف اگر بهر قسم بگذارد

من و اندیشه آن سرو که در باغ خرام

فتنه می روید از آنجا که قدم بگذارد

راه اسلام غلط نیست، ز پیمودن کفر

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۹۶

 

خاک غربت شود اندوه وطن را درمان

آشنا زخم چو زد، مرهم بیگانه ببند

آبرو می رود از دست، به آمد شد غیر

چون حباب از همه جانب ره کاشانه ببند

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۰۶

 

گر خیال تو ز پیش نظرم گردد دور

شادی رفته، دلیل غم آینده شود

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۱۳

 

حال طوفان زدگان هیچ نپرسید کسی

موجه هرچند برای خبر آمد به کنار

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۳۹

 

نام مستوری آن چشم سیه کار مبر

که شب و روز بود در بغل مژگانش

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۴۶

 

شب در آغوش نظر بود سراپای تنش

پیرهن بافتم از تار نگه بر بدنش

کربلایی ست لب خشک صدف را غربت

گوشمال عجبی داد جلای وطنش

می کند باد صبا اطلس گل پای انداز

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۴۷

 

دلم از روی تو خوش، خاطرم از موی تو خوش

وه چه خوش بودی اگر می شدم از خوی تو خوش

هر بتی را دو سه چیزی ز سراپای خوش است

بود از ناخن پا، تا سر گیسوی تو خوش

یارب ای ماه خوش اندام، دلت خوش باشد

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۵۰

 

جا در آتش کند از محرم و بیگانه خویش

چون کمان هر که برون می رود از خانه خویش

تا ز ما جغد نیفتد به ره در بدری

گل تعمیر نبردیم به ویرانه خویش

نیست چون سبحه درین کشت، جوی حاصل ما

[...]

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۵۴

 

به ره گلشنم آید در زندان در پیش

هست در امنگهم صد خطر جان در پیش

هست در هر قدم وادی سرگشتگی ام

رهزن دین ز قفا، دشمن ایمان در پیش

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۵۵

 

کوهکن مزد گر از جوی تراشی می دید

آب در جوی نمی کرد ز چشم تر خویش

حقگزاری نتوان کرد به رونق ده کار

چه تلافی کند آیینه به روشنگر خویش؟

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۶۱

 

باده وقتی مزه دارد که تو باشی در بزم

بی لب لعل تو از گردش پیمانه چه حظ؟

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۶۶

 

من سودازده را داغ منه بر سر دست

هیچ عاقل نسپرده ست به دیوانه چراغ

دل بیتاب مرا عشق و هوس یکسان است

نکند فرق ز هم، محرم و بیگانه چراغ

طغرای مشهدی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۴۷۴

 

نیست یک دانه نصیب تن ما لذت رزق

ما ز تقدیر نداریم جوی منت رزق

میل غم خوردن خود نیست مرا یک سر مو

خورده ام بس که پیاپی ز جهان حسرت رزق

طغرای مشهدی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode