رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۵ - خواجوی کرمانی علیه الرحمه
طلب از یار بجز یار نمیباید کرد
حاجت از دوست بجز دوست نمیباید داشت
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۵۹ - داعی شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
سر شد و راه خرابات به پایان نرسید
آری این راه ره بی سر و بی پایانست
عشق دردی است به نزدیک طبیبان لیکن
دردمندان همه دانند که آن درمانست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۶۰ - ذوقی اردستانی
روزگارم ز چه رو منصب نادانی داد
گر نمیخواست که من مرشد کامل باشم
غمزه در تیر زدن بود که مژگان دریافت
قسمت این بود که مقتول دو قاتل باشم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۶۱ - رضی الدین نیشابوری قُدِّسَ سِرُّه
من ندانم که سرشکم ز چه یاقوتی شد
لیک دانم لب چون لعل بدخشان دیدم
هرکه را خلق ازو دامن صحبت برچید
به تو نزدیکتر از گوی گریبان دیدم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۶۶ - رایج هندوستانی
جز هوایی نبود این همه ما و من ما
خالی از تن چو حباب آمده پیراهن ما
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۷ - سعدی شیرازی نَوَّرَ اللّهُ روحه
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
نه فلک راست مسلم نه ملک را حاصل
آنچه در سِرّ سویدای بنی آدم ازوست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۷ - سعدی شیرازی نَوَّرَ اللّهُ روحه
ای که انکار کنی عالم درویشان را
توچه دانی که چه سودا به سر است ایشان را
طلب منصب دنیا نکند صاحب عقل
عاقل آنست که اندیشه کند پایان را
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۷ - سعدی شیرازی نَوَّرَ اللّهُ روحه
آفرین باد بر آن کس که خداوند دل است
دل ندارد که ندارد به خداوند قرار
این همه نقش عجب بر در و دیوارِوجود
هرکه فکرت نکند نقش بود بر دیوار
کوه و صحرا و درختان همه در تسبیحاند
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۷ - سعدی شیرازی نَوَّرَ اللّهُ روحه
داروی تربیت از پیر طریقت بستان
کادمی را بتر از علت نادانی نیست
پنجهٔ دیو به بازوی ریاضت بشکن
کاین به سر پنجگی قوت جسمانی نیست
عالم و عابد و صوفی همه طفلان رهند
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۷ - سعدی شیرازی نَوَّرَ اللّهُ روحه
نظر آنان که نکردند بدین مشتی خاک
الحق انصاف توان داد که صاحب نظرند
دوستی با که شنیدی که به سر برد جهان
حق عیان است ولی طایفهای بی بصرند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۹۱ - صفی الدین یزدی علیه الرّحمة
نه یکی روز ز وصل تو نشان یافتهام
نه یکی شب ز فراق تو امان یافتهام
به دو جو بر من اگر هر دو جهان گم گردد
چون ترا یافتهام هر دو جهان یافتهام
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۷ - عماد کرمانی نَوَّرَ اللّهُ مَرْقَدَهُ
ما که امروز گرانان جهانیم اینیم
که سبک روحتر از عیسی مریم بودیم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۷ - عماد کرمانی نَوَّرَ اللّهُ مَرْقَدَهُ
طاعت ناقص من موجب کفران نشود
راضیم گر مدد علت عصیان نشود
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۷ - عماد کرمانی نَوَّرَ اللّهُ مَرْقَدَهُ
عالمی از سر زلف تو پریشان و هنوز
از سرِ زلف تو بویی به مشامی نرسد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۰۷ - عماد کرمانی نَوَّرَ اللّهُ مَرْقَدَهُ
غم این تودهٔ خاک از دل مستان مطلب
کاین غباریست که بر خاطر هشیارانست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ
برگذر ای دل غافل که جهان درگذر است
خود همه کارجهان رنج دل و دردسر است
خاکساری که به خواری به جهان ننگرد او
بر سرش خاک که از خاک بسی خوارتر است
جملهٔ زیر زمین گر به حقیقت نگری
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ
هیچکس را ندهد دنیی و دین دست به هم
هرکه گوید که دهد خنجر انکار کشیم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ
روی صحرا همه چون پرتو خورشید گرفت
که تواند نفسی سایه در آن صحرا شد
بود و نابود تو یک قطرهٔ آبست همی
که ز دریا به کنار آمد و در دریا شد
هرکه امروز معاین رخ دلدار ندید
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۲ - عطار نیشابوری رَوَّحَ اللّهُ رَوْحَهُ
قرب سی سال بود تا که همی کندم جان
که به جان راه برم راه نبردم به تنم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۷ - فقیر دهلوی عَلَیهِ الرَّحمةِ
نیست ممکن که به یک شهر دو سلطان باشد
در دل هر که غم اوست غم عالم نیست