×
سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۴
هر که عیبِ دگران پیشِ تو آورد و شمرد
بیگمان، عیبِ تو پیشِ دگران خواهد برد
۱ بیت
سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۳
گر مرا زار به کشتن دهد آن یارِ عزیز
تا نگویی که در آن دم غمِ جانم باشد
گویم: از بندهٔ مسکین چه گنه صادر شد
کاو دل آزرده شد از من؟ غمِ آنم باشد
۲ بیت
سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۷
گر گدا پیشروِ لشکرِ اسلام بُوَد
کافر از بیمِ توقّع برود تا درِ چین
۱ بیت
سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایتِ شمارهٔ ۴۲
لافِ سرپنجگی و دعویِ مَردی بگذار
عاجزِ نفسِ فرومایه چه مَردی چه زنی
گرت از دست برآید، دهنی شیرین کن
مَردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی
۲ بیت