گنجور

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۰

 

دلم از نکهت بادی که ز بغداد آید

گرچه در آتش غم سوخته شد شاد آید

بر ره باد ز شب تا به سحر منتظرم

تا کی از جانب بغداد دگر باد آید

راست چون چنگ که در صبح خورد باد بدو

[...]

۷ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۲

 

پادشاها عون حق یار شب و روز تو باد

چرخ پیروزه غلام بخت پیروز تو باد

قتباس نور ماه رایت دولت مدام

از مضای روی و رای عالم افروز تو باد

پیر گردون تابع بخت جوان شاد تست

[...]

۸ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۳

 

صحن خلد است زمین از اثر دور زمان

هین بده باده و داد طرب از گل بستان

اول فصل ربیع است صبوح ای ساقی

توبه مان بشکن از آن لعل لب و لعل روان

حرمت کوثر اگر چند بزرگ است ولیک

[...]

۹ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۷

 

خسروا داشت سخایی تو مرا پار چنانک

کآن نیارست زدن لاف ز هستی من

آسمان با همه تعظیم و بلندی کوراست

می زد از روی تواضع دم پستی با من

تا تو برداشتی اکنون ز سرم دست کرم

[...]

۸ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸۸

 

خط سیراب تو بر روی تو پیدا شد و شد

محضر حسن و جمال تو بدان سیر گواه

از رخ خوب تو آئینه بماند حیران

در خم زلف تو اندیشه بماند گمراه

غنچه در خال لب لعل تو افکند قبل

[...]

۸ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸۹

 

ای به بوسیدن خاک در چرخ آسایت

جویبار فلک و اخضر گردون تشنه

تیغ سیراب تر سبز تو با آنهمه آب

روز و شب هست به خون یا به شبیخون تشنه

تشنه شربت مرگ است عدو تا تیغت

[...]

۱۶ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۹۸

 

صاحبا بنده همه ساله چنین می خواهد

که زحال من و اتباع تو باشی آگاه

لیکن از بهر صداعی که مبادت هرگز

زحمت بارگهت می ندهد جز گه گاه

۲ بیت
مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۱۳

 

قصد کردی به تصنع ز حسد در حق من

یعنی از سامری آموخته ام حیله گری

من ندانستم با اینهمه استادی تو

که در این کار ز خر خرتر و از سگ بتری

من توانم که جزای بد تو بد نکنم

[...]

۸ بیت
مجد همگر