رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۴ - جمالی اردستانی قُدِّسَ سِرُّه
هر وصالی کش فراقی در پی است
لایق عقل و دل و دانا کی است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۵ - جلال الدین بلخی معروف به مولوی معنوی
در بهاران زاد و مرگش در دیاست
پشه کی داند که این باغ از کی است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۰ - نادری کازرونی
نفس کلی کان محیط هرشی است
آفتاب او مبرا از فی است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۷۰ - هاشم شیرازی قُدِّسَ سِرُّه
آنچه دارد عبد زان مولی است
زین جهت عبد است گر خود فانی است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۷ - ذکر شهادت عون فرزند عقیلة العرب، حضرت زینب
چشم عبدالله که یعقوب وی است
در ره این یوسف فرّخ پی است
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۲۵ - مکالمهٔ آن حضرت با ذوالجناح
این نه آخر آن سلیل مصطفی است؟
قره العین بتول و مرتضی است
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۷ - در بیان شهادت جناب حر(ع)
عقل گفتا این عزیز مصطفی است
جهل گفتا دو دور اشقیا است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۳ - در بیان اینکه اصل نظام عالم از خودی است و تسلسل حیات تعینات وجود بر استحکام خودی انحصاردارد
چون حیات عالم از زور خودی است
پس بقدر استواری زندگی است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۴ - دربیان اینکه حیات خودی از تخلیق و تولید مقاصد است
علم از سامان، حفظِ زندگی است
علم از اسباب، تقویمِ خودی است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۵ - در بیان اینکه خودی از عشق و محبت استحکام می پذیرد
نقطهٔ نوری که نام او خودی است
زیر خاک ما شرار زندگی است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۸ - حکایت درین معنی که مسئلهٔ نفی خودی از مخترعات اقوام مغلوبهٔ بنی نوع انسان است که به این طریق مخفی اخلاق اقوام غالبه را ضعیف میسازند
هر که باشد تند و زور آور شقی است
زندگی مستحکم از نفی خودی است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۳ - حکایت نوجوانی از مرو که پیش حضرت سید مخدوم علی هجویری رحمة الله علیه آمده از ستم اعدا فریاد کرد
هر که دانای مقامات خودی است
فضل حق داند اگر دشمن قوی است
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۹ - الوقت سیف
زندگی از دهر و دهر از زندگی است
«لاتسبوالدهر» فرمان نبی است
ملکالشعرا بهار » منظومهها » جنگ تهمورث با دیوها » گفتن حدیث عشق پریزاد
دشمن سلم و خضوع و سادگی است
خصم بیآزاری و افتادگی است
دشمن بیقیدی و خرسندی است
عاشق هوش و دها و رندی است
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۸ - بیم از بحران
زان که آشوبی دگر اندرپی است
کاین خرابیها جلودار وی است