گنجور

عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی توحید » حکایت پیرزنی که کاغذ زری به بوعلی داد

 

جزو گردد، کل شود، نه کل، نه جزو

صورتی باشد صفت نه جان، نه عضو

عطار
 

عطار » بی‌سرنامه » بخش ۱

 

صد هزاران عارفان در گفتگو

اندرین ره لوح دل در شست و شو

عطار
 

عطار » بی‌سرنامه » بخش ۶

 

این سخن را از ره مردی شنو

تا نمانی در قیامت در گرو

عطار
 

عطار » بی‌سرنامه » بخش ۷

 

این نماز عشق را آنجا وضو

راست ناید جز به خون پاک رو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶ - حدیثی منقول از شیخ نجم الدین کبری خوارزمی

 

نی همی گوید که حق گفتا بگو

من بگویم سرّ اسرارت نکو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

مصطفی گفته است راه راست رو

مرتضی گفته است راز حق شنو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

رو تو خود را از میان بردار تو

تا ترا سلطان دین داند نکو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

رو تو انسان باش و ازانسان شنو

گر تو هستی راه بین در راه رو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

می‌نشین با عارفان نیکخو

صحبت ارباب دنیا را مجو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

هرچه گوئی نیک گو ای نیک خو

تابماند در جهانت گفتگو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

یا امیرالمؤمنین با من بگو

سرّ اسرار خدا را روبرو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۳ - در نکوهش مفتی می‬فرماید

 

کرد قاضی یک هزاری قرض از او

گفت دیگر را نگه دار ای نکو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۶ - ***

 

ما بدین حیدری داریم رو

یک جهت باشیم ما در دین او

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۶ - ***

 

گر تو مردی سرّ شاه از من شنو

مظهر حقّ را بدان با او گرو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۶ - ***

 

من ازو گویم ازو دانم از او

می‌کنم دایم ز مظهر گفتگو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۷ - نقل سخنی از شیخ عبدالله خفیف شیرازی معروف بشیخ کبیر

 

من بر آن بودم بسی ای نیکخو

تحفه را آرم برون در پیش تو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۸ - سلام الله یا غالب یا علی بن ابیطالب

 

خط بهمان دارد اندر دست او

گر باو بیعت کنیم آید نکو

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۸ - سلام الله یا غالب یا علی بن ابیطالب

 

من نمی‌ترسم ز کشتن همچو تو

ز آنکه اسرارم علی گفتا بگو

عطار
 
 
۱
۲
۳
۱۰
sunny dark_mode