گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۶

 

شب ز دردم، جمله دریا حق گذشت

ناله ام از گنبد ازرق گذشت

بود خونم حق آن تیر نگاه

آن نگاه از خون من ناحق گذشت

پایبند قید اطلاق ار شوی

[...]

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۱ - در بنای مدرسه نواب سلطان

 

در زمان دولت خاقان عهد

آن چراغ افروز شرع مصطفی

شاه دین عباس ثانی، آنکه هست

رایت قانون دین، از وی بپا

از رخ آیینه ایام گشت

[...]

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۱۲ - در مرگ یوسف نامی سرود

 

«یوسف » مصر نکویی، از جهان

رفت و، چشم عالمی گرینده است

حلقه در گوش نوازشهای اوست

نام حاتم در جهان تازنده است

هرکجا آزاده مردی در جهان

[...]

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۲۸ - تاریخ بنای باغی در خرم آباد

 

شده باغی بنا در «خرم آباد»

که باشد در نکویی غیرت خلد

وسیع آن دلگشا گلشن، بحدی

که دلتنگ است از وی، وسعت خلد

بدان وسعت که گر آید بخاطر

[...]

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۴۴ - تاریخ بنای بقعتی

 

در نکو عهد سلیمان زمان

خسروی کاو کرده ملک از ظلم، پاک

در زمان او ندارد ذره یی

کبک از شهباز و میش از گرگ، باک

کیست نبود بهر عمر و دولتش

[...]

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ماده تاریخ » شمارهٔ ۵۱ - در تاریخ مرگ فرزندش عبدالحسین سرود

 

رفت نور دیده ام «عبدالحسین »

تابم از دل برد و، خواب از دیده ام

چون تواند دید خالی جای او

دیده در خون خود غلتیده ام

موی آتش دیده را ماند تنم

[...]

واعظ قزوینی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۰۴

 

نیست غیر از آفتابی راز عشق

کوچه زنجیر، سر پوشیده نیست

واعظ قزوینی
 
 
sunny dark_mode