گنجور

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » اضافات » در آفرین شاه سلیمان صفوی

 

کرده گلریزان صبا صحن چمن را از طرب

می‌کند نرگس به چشم اهل بصیرت را طلب

سبزه را انگشت بر دندان شبنم از عجب

نکهت گل می‌دود هر سوز ز شوخی روز و شب

واعظ قزوینی
 

سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۱۰۲ - فصاد

 

دلبر فصاد من هرگه که گردد در غضب

خون مردم ریزد و هم خونبها سازد طلب

سیدای نسفی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۶

 

از غمت ای آتشین خو مانده ام در تاب و تب

کرده ام چون غنچه گل مهر خاموشی به لب

از تو می گویند مردم حرفهای بوالعجب

مجلسی داری و ساغر می کشی تا نیم شب

سیدای نسفی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۳

 

چیست آدم مفردکلک د‌بیرستان رب

کاینهمه اوضاع اسمارست ترکیبش سبب

زادهٔ علم موالیدش جهان ماء و طین

لم‌یلد لم‌یولدش آیینهٔ اصل و نسب

از تصنع‌گر همه ما وتو آرد بر زبان

[...]

بیدل دهلوی
 

خالد نقشبندی » قطعات » قطعه شماره ۴۰

 

چیست بر آن کس که پوید خاک سالار عرب

می‌نبوید تا ابد بویای پر عطر و طرب

بر سرم چندان مصیبت ریخت از هجران تو

گر بریزد فی المثل بر روزها، گردند شب

خالد نقشبندی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۱۲

 

شام غم بر شامیان شوم رو صبح طرب

روز و شب زین تظلم در عجب

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۲۸

 

در میان خاک و خون جسم و سری چند ای عجب

تشنه لب بعد صدرنج و تعب

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۷۲

 

گیرمت دل می نسوزد بر شهنشاه عرب

ای عجب گردهد جان تشنه لب

یغمای جندقی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۶۴ - علی سرهندی

 

به طاعت کوش اگر عشق بلانگیز می‌خواهی

متاعی جمع کن شاید که غارتگر شود پیدا

اهل دنیا را ز غفلت زنده دل پنداشتم

خفته آری مردگان را زنده می‌بیند به خواب

رضاقلی خان هدایت
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۹ - وحدت هندوستانی

 

در ره عقل است پستی و بلندی‌ها بسی

در ره عشق آ که فارغ گردی از بالا و شیب

رضاقلی خان هدایت
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۲۰ - در استغاثه به حضرت امام زمان ارواح العالمین له الفداء

 

از برای جلب نفع خویش جمعی بی‌ادب

از خدا بیگانه‌های خود سر دنیاطلب

غرق اندر خون و مال خلق گشته روز و شب

این ریاست پیشگان را ای شه والانسب

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۳۴ - در مدح صدیقه طاهره سلام الله علیها

 

خلقت آباء علوی را وجود او سبب

امهات سفلی از ادراک فیض منتجب

از میان دفتر اشیاء است فردی منتخب

از جلال و جاه و قرب و عزت و اسم و نسب

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » مختصری از اشعار افصح الشعراء (میرزا حاجب بروجردی) » شمارهٔ ۸ - در شکایت زمانه و استغاثه به امام عصر(عج)

 

ای سلیل طیب پیغمبر(ص) امی نسب

زاده شیر خدا ای شهریار ذوالحسب

از ستم بستند در زنجیر با رنج و تعب

حضرت زین‌العبا را با تن پرتاب و تب

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۶ - در مدح قاسم بن الحسن(ع)

 

تا ز شوق مداح داماد حسین شبل حسن

تو کنی ملک و ملک را واله و من شیخ و شاب

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۶ - در مدح قاسم بن الحسن(ع)

 

بخشش وی گر بگیرد روزی ارابلیس دست

گرددش برداً سلاما صدمه سوزان شهاب

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » اشعار مصیبت » شمارهٔ ۶ - در مدح قاسم بن الحسن(ع)

 

چابک و چالاک و دانا و جوانمرد و فصیح

فخر جده مظهر جد مونس غم جان باب

صامت بروجردی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode