گنجور

سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۱ - دعوت به آزادگی و عدالت‌خواهی

 

ای سنایی خویشتن را بی سر و سامان مکن

مایهٔ انفاس را بر عمر خود تاوان مکن

از برای آنکه تا شیطان ز تو شادان شود

دیدهٔ رضوان و شخص خویش را گریان مکن

دینت را نیکو نداری دیو را دعوت مساز

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۴۴

 

پای بلقاسم ز پای بلحکم بشناس نیک

نیستی ایوب فرمان از دم کرمان مکن

تیغ شرع از تارک بدخواه دین داری دریغ

شرط مردان این نباشد ای برادر آن مکن

عزم داری تا که خود بزغاله را بریان کنی

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۴۵

 

زهرهٔ مردان نداری خدمت سلطان مکن

پنجهٔ شیران نداری عزم این میدان مکن

فرش شاهان گر ندیدی گستریده شاهوار

خویشتن چنبر مساز و نقش شادروان مکن

خانه را گر کدخدایی می‌ندانی کرد هیچ

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۴۶

 

ای برادر خویش را زین جمع خودبینان مکن

کار دشوارست تو بر خویشتن آسان مکن

صحبت هر ناکسی مگزین و رنج دل مبین

روی بر ایشان مدار و پشت بر ایشان مکن

عقل سلطانست و فرمانش روان بر جان و دل

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - ترکیب بند در مدح مکین‌الدین

 

ای دل ار بند جانانی حدیث جان مکن

صحبت رضوان گزیدی خدمت دربان مکن

زلف او دیدی صفات ظلمت کفران مگوی

روی او دیدی حدیث لذت ایمان مکن

کفر و ایمان هر دو از راهند جانان مقصدست

[...]

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - در مدح عمادالدین سیف‌الحق ابوالمفاخر محمدبن منصور

 

ای دل ار جانانت باید منزل اندر جان مکن

دیده در گبری مدار و تکیه بر ایمان مکن

ور ز رعنایی هنوز از جای رایت آگهیست

جای این مردان مگیر و رای این میدان مکن

گرت باید تا بمانی در صفات خود ممان

[...]

سنایی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲- سورة البقره‏ » بخش ۱۵۹ - ۴۹ - النوبة الثالثة

 

بی کمال سوز دردی نام دین هرگز مبر

بی جمال شوق وصلی تکیه بر ایمان مکن

در خم زلفین جان آویز جانان روز وصل

جز دل مسکین خون آلود را قربان مکن‌

میبدی
 

میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۳- سورة الرعد- مکیة » ۲ - النوبة الثالثة

 

بی کمال سوز دردی نام دین هرگز مبر

بی جمال شوق وصلی تکیه بر ایمان مکن‌

میبدی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۸۶

 

رو نهان در دولت از اقبال محتاجان مکن

این در واکرده را در بسته از دربان مکن

هست در عین عدالت آب جان بخش حیات

چون سکندر جستجوی چشمه حیوان مکن

می توان از جوع تا جسم گران را روح کرد

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۸۷

 

مجلس اغیار را از خنده گلریزان مکن

چشم خونبار مرا همکاسه طوفان مکن

چشم اگر کافر شود از کس متاع دل مگیر

زلف اگر زنار بندد غارت ایمان مکن

ای خدا ناترس آن چاک گریبان را بپوش

[...]

صائب تبریزی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۲۴

 

شوخ من بی پرده در بازارها جولان مکن

دیده آئینه را بر روی خود حیران مکن

بوالهوس را برگ عیش ای غنچه در دامن مکن

مجلس اغیار را از خنده گلریزان مکن

سیدای نسفی
 
 
sunny dark_mode