مجلس اغیار را از خنده گلریزان مکن
چشم خونبار مرا همکاسه طوفان مکن
چشم اگر کافر شود از کس متاع دل مگیر
زلف اگر زنار بندد غارت ایمان مکن
ای خدا ناترس آن چاک گریبان را بپوش
شعله آه مرا در انجمن عریان مکن
از برای امتحان اول نمک بر داغ زن
گر بنالم سوده الماس را سامان مکن
سینه صائب زیارتگاه ارباب دل است
گر مسلمان زاده ای این کعبه را ویران مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات و اندیشههای عاشقانه و عارفانه خود میپردازد. او از دیگران میخواهد که در شادیهای ظاهری بیوجه خود نغمهسرایی نکنند و به درد و رنج او توجه کنند. شاعر تأکید میکند که اگر چشم او به حقیقتی نرسد، عشق و دلباختگیاش را از دست ندهد. او همچنین به قدرت و خطر عشق اشاره میکند و از خدا میخواهد که او را در این مسیر یاری کند. در نهایت، او سینهاش را به عنوان جایگاه عشق و معرفت میشناسد و از دیگران میخواهد به آن احترام بگذارند.
هوش مصنوعی: من در جمع دیگران شادی نکن و آنقدر به خودم نگذار که اشکهایم مانند طوفانی شود.
هوش مصنوعی: اگر چشمت به حق ایمان نیاورد، نباید از کسی چیزی برای دل خود بخواهی. اگر زلف کسی به مانند زنجیر و بند درآید، نباید ایمان خود را به خطر بیندازی و غارت کنی.
هوش مصنوعی: ای خداوندی که از هیچ چیزی نمیترسی، لطفاً آن چاک لباسم را بپوشان تا شعله اشک من در جمع دیگران نمایان نشود.
هوش مصنوعی: برای امتحان، مقداری نمک بر داغی بریز. اگر از درد شکایت کنم، نگذارید الماس به سامان برسد.
هوش مصنوعی: دلهای عاشقان، مانند یک مکان مقدس است که در آن عشق و ارادت به معشوق پرورش مییابد. اگر تو فرزند یک سرزمین آسمانی هستی، این دل را خراب نکن و مراقب آن باش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای سنایی خویشتن را بی سر و سامان مکن
مایهٔ انفاس را بر عمر خود تاوان مکن
از برای آنکه تا شیطان ز تو شادان شود
دیدهٔ رضوان و شخص خویش را گریان مکن
دینت را نیکو نداری دیو را دعوت مساز
[...]
بی کمال سوز دردی نام دین هرگز مبر
بی جمال شوق وصلی تکیه بر ایمان مکن
در خم زلفین جان آویز جانان روز وصل
جز دل مسکین خون آلود را قربان مکن
رو نهان در دولت از اقبال محتاجان مکن
این در واکرده را در بسته از دربان مکن
هست در عین عدالت آب جان بخش حیات
چون سکندر جستجوی چشمه حیوان مکن
می توان از جوع تا جسم گران را روح کرد
[...]
شوخ من بی پرده در بازارها جولان مکن
دیده آئینه را بر روی خود حیران مکن
بوالهوس را برگ عیش ای غنچه در دامن مکن
مجلس اغیار را از خنده گلریزان مکن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.