گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۵ - در مدح اقضی القضاة رکن الدین صاعد

 

منت ایزد را که تا تو صدا دیوان آمدی

منت ایزد را که چون خورشید رخشان آمدی

منت ایزد را که منصور و مظفر دوستکام

راست چونانکه دل ما خواستچو نان آمدی

عالمی رفتی و اینک عالمی باز آمدی

[...]

جمال‌الدین عبدالرزاق
 

شیخ محمود شبستری » مراتب العارفین

 

گر تو محبوب سلیمان آمدی

هرچه گویم صد دو چندان آمدی

شیخ محمود شبستری
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۲

 

گر نسیم رحمتی از کوی جانان آمدی

قعر بحر لم یزل در موج احسان آمدی

گر نمی جستی بلای جان سرگردان ما

کار دل از سایه زلفش بسامان آمدی

گر نبودی در طریق یار حفظ مرتبت

[...]

قاسم انوار
 

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۲

 

گر شبی آنماه با زلف پریشان آمدی

ذره ذره از رخش خورشید تابان آمدی

گر نبودی آدم از آئینه ذات خدا

اینهمه نور و صفا در قلب انسان آمدی

آفتاب روی آنمه گر همی کردی طلوع

[...]

کوهی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۷

 

دوش از طرف گلستان مست و غلتان آمدی

گرچه ما را کشتی اما خوشتر از جان آمدی

با که می خوردی که بیخود گشتم از بوی خوشت

از در میخانه یا از گشت بستان آمدی

از تو کافر دل امید آب حیوان داشتم

[...]

بابافغانی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵۳

 

گر برون از برقع آن زلف پریشان آمدی

کارهای بی سر و سامان به سامان آمدی

از جمال خود اگر دادی به عالم ذره ای

قسمت هر مور مقدار سلیمان آمدی

گر حجاب کعبه و دیر از میان برداشتی

[...]

نظیری نیشابوری
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۶۶

 

سرو من گر بر سر خاک شهیدان آمدی

دعوی خون هم درین عالم به پایان آمدی

تنگ شد بر من جهان از عشق، ورنه پیش ازین

چشم مورم در نظر ملک سلیمان آمدی

شوخی از حد می برد چابک سوار روزگار

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode