گر گدائی رابطی می بابتی شاهد فراهم

دولتی دارد شگرف آن شیر مرغ این جان آدم

در زمان دولت فرمانروای کشور جم

شه مظفر خسرو فرخنده ظل‌الله اعظم

جامع علم و عمل مجموعه توفیق و تقوی

حافظ دین حامی شرع رسول‌الله خاتم

آیت‌الله مقتدای خلق عبدالله که یزدان

[...]

پس از بام دیر نصرانی به قلب پرتلاطم

بر زمین گردید نال چون مسیح ار چرخ چارم

گفت ای قوم شده از راه و رسم مردمی گم

این چه آشوبست این سیر کیست ای بی‌رحم مردم

زینت آغوش حیدر زیب دامان بتولم

جانشین مجتبی و خامس آل عبایم

حاکم روز قیامت شافع یوم‌النشورم

ماه مکه زیب زمزم زینت خیف و منایم

نیست در روی زمین فرزند پیغمبر به جز من

شحنه دین شهریار جمله ارض و سمایم

با چه تقصیر ای سپه اندر لب ماء معینم

بی‌معین و تشنه لب خواهید کردن سر جدایم

از ثریا تاثری ای کوفیان در ملک امکان

آدم و جن و بشر را رهنمایم مقتدایم

با چه تقصیر ای سپه اندر لب ماء معینم

بی‌معین و تشنه‌لب خواهید کردن سر جدایم

یا بجنگم یک به یک آئیدای قوم جفا جو

یک تن تنها غریب و بی‌کس و بی‌آشنایم

مهر گردون فضایل اختر برج کمالم

زندگی ابد بخشید حی لایزالم

تا ببخشد در صف محشر خدای لایزالم

ایمن از حشر و جزا و نشر و میعاد و سئوالم

گفت کای صبح تمنای من و شام و صالم

[...]

خلق عالم را نباشد هادی و رهبر به جز من

شحنه دین شهریار جمله ارض و سمایم

آتش افکندید بر جان و تنم از مرگ اکبر

بس بود داغ علی اصغر نیکو لقایم

این عزا عین سرور و این فناعین بقا شد

من در این گلشن نوید از جانب باد صبایم

زینت آغوش حیدر زیب دامان بتولم

جانشین مجتبی و خامس آل عبایم

حاکم روز قیامت شافع یوم النشورم

ماه مکه زیب زمزم زینت خیف و منایم

آتش افکندید بر جان و تنم از مرگ اکبر

بس بود داغ علی اصغر نیکو لقایم

این عزا عین سرور و این فنا عین بقا شد

من در این گلشن نوید از جانب باد صبایم

این چه می بود از چه ساغر ریخت ساقی در گلویم

کز سرمستی گذشت از هردو عالم های و هویم

نقش من از من ستردی عقل و هوشم جمله بردی

باز میگوئی چه خوردی آنچه کردی در سبویم

دوش با پیر مغان گفتم چو در میخانه رفتم

[...]

زوج و فردی و دو زوجی حمره ثابت نحس و هشتم

بادی و مریخی امر مخفی ارث و مرگ مردم