گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۰ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار اول

 

چو می‌دید از هوس می‌شد دلش سست

چو می‌کردند پنهان باز می‌جست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم

 

در آن صحرا فرو خفتند سرمست

ریاحین زیر پای و باده بر دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم

 

بت شیرین نبید تلخ در دست

از آن تلخی و شیرینی جهان مست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

دلش را برده بود آن هندوی چست

به ترکی رخت هندو را همی‌جست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

زبان‌دانْ مرد را زان نرگسِ مست

زبانی ماند و آن دیگر شد از دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

به گستاخی بر شاپور بنشست

در تُنگ شکر را مهر بشکست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

جمالش را که بزم آرای عیدست

هنر اصلی و زیبایی مزید است

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین

 

فلک این آینه وان شانه را جست

کزین کوه آمد و زان بیشه بر رست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین

 

در آب انداخته از گیسوان شست

نه ماهی بلکه ماه آورده در دست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

قضا را اسب‌شان در راه شد سست

در آن منزل که آن مه موی می‌شست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

چو بر فرق آب می‌انداخت از دست

فلک بر ماه مروارید می‌بست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار

 

گَهی دیده به آب چشمه می‌شست

چو ماهی ماه را در آب می‌جست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۸ - رسیدن خسرو به ارمن نزد مهین بانو

 

مهین‌بانو زمین بوسید و بر جست

به خسرو گفت ما را حاجتی هست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور

 

ملک سرمست و ساقی باده در دست

نوای چنگ می‌شد شست در شست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور

 

در آمد نقش‌بندِ مانوی‌دست

زمین را نقش‌های بوسه می‌بست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

به عشرت بود روزی باده در دست

مهین‌بانو درآمد شاد و بنشست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

چو از جام نبید تلخ شد مست

حکایت را به شیرین باز پیوست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۰ - رفتن شاپور دیگر بار به طلب شیرین

 

من آن گه گفتم او آید فرادست

که اقبال مَلِک در بنده پیوست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۲ - بر تخت نشستن خسرو به جای پدر

 

خبر دادند کاکنون مدتی هست

کز این قصر آن نگارین رخت بر بست

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۷ - صفت بهار و عیش خسرو و شیرین

 

سمن ساقی و نرگس جام در دست

بنفشه در خمار و سرخ گل مست

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۸
sunny dark_mode