گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۷ - آمدن فغفور به جنگ نریمان

 

همی خواست پیروزی اندر نبرد

نبد هیچ سودش فزون لابه کرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۸ - رسیدن گرشاسب به نزد نریمان و گرفتاری فغفور

 

به یک سو نریمان به کین دست برد

برآمد دگر سو سپهدار گرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۸ - رسیدن گرشاسب به نزد نریمان و گرفتاری فغفور

 

دگر بد روان قلعهای نبرد

براو رزم سازنده مردان مرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۸ - رسیدن گرشاسب به نزد نریمان و گرفتاری فغفور

 

همه بوم زن بد همه کوی مرد

همه شهر دود و همه چرخ گرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۸ - رسیدن گرشاسب به نزد نریمان و گرفتاری فغفور

 

همی خواست یاری به زاری و درد

ز ناگه نریمان بدو باز خورد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۹ - نامه گرشاسب به نزد فریدون

 

به دستور او یک به یک برشمرد

سخن راند پس با نریمان گرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۹ - نامه گرشاسب به نزد فریدون

 

سپهر روانرا ببد دستبرد

بسست این چنین چند خواهی شمرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۹ - نامه گرشاسب به نزد فریدون

 

نریمان چو دید اشک فغفور و درد

رخش گشته ماننده برگ زرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۰ - خبر یافتن فریدون از آمدن نریمان

 

نخست از نثار آنچه بد پیش برد

پس آن گه دگر هدیه ها برشمرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۰ - خبر یافتن فریدون از آمدن نریمان

 

ابر پیشگه تختی از لاژورد

گهر در گهر ساخته سرخ و زرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۱ - پاسخ نامه گرشاسب از فریدون

 

بیآمد به مژده نریمان گرد

همه هر چه گفتی یکایک شمرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۲

 

سوی سیستان شد نریمان گرد

بر او شه بسی هدیه ها برشمرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۳ - زادن سام نریمان

 

به ره نامه مر پهلوان را سپرد

ز شادی جوان شد سپهدار گرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۴ - داستان قباد کاوه

 

بنا گفته بر چون کسی غم خورد

از آن به که بر گفته کیفر برد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۵ - داستان گرشاسب با شاه طنجه

 

فراوان ز نزل و علف برشمرد

همه برد نزد سپهدار گرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۵ - داستان گرشاسب با شاه طنجه

 

جهان پهلوان درع گردی چو گرد

بپوشید و بگرفت گرز نبرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۵ - داستان گرشاسب با شاه طنجه

 

زبر آسمانی بد از تیره گرد

زمین زیر دریا بد از خون مرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۵ - داستان گرشاسب با شاه طنجه

 

ندیدیم جز تو چنان نیز گرد

به زور تن و مردی و دستبرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۵ - داستان گرشاسب با شاه طنجه

 

متوز جفا پیشه گفت این نبرد

همه سخت از آن باد بودست و گرد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۳۶ - رزم دیگر گرشاسب با شاه طنجه

 

ببد سیم دریا زمین زر زرد

خُمآهن کُه و آسمان لاژورد

اسدی توسی
 
 
۱
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
sunny dark_mode