گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰

 

شب فراق، چو زلفت اگر چه تاریک است

امیدوارم از آن رو، که صبح، نزدیک است

به خفتگان، خبری می‌دهد، خروش خروس

ز هاتف دگرست، آن خطاب نزدیک است

صبا، سلاسل دیوانگان عشق تو را

[...]

سلمان ساوجی
 

جامی » هفت اورنگ » سبحة‌الابرار » بخش ۷۴ - حکایت سؤال و جواب ذوالنون با آن عاشق مفتون

 

گفتمش یار به تو نزدیک است

یا چو شب روزت ازو تاریک است

جامی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

گفتمش: یار به تو نزدیک است؟

یا چو شب روزت از او تاریک است؟

شیخ بهایی
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴

 

ز یار شکوه عاشق به کفر نزدیک است

بدی که صاحب روی نکو کند نیک است

دلم در آن خم زلفست گرچه خود دورم

چه غم ز دوری راهست دل چو نزدیک است

همای روح سعادت به دام ما افتد

[...]

ابوالحسن فراهانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۲

 

یار ما مونس بد و نیک است

ما چه دوریم و او چه نزدیک است

دل من از خیال طره ی او

همچو پای چراغ، تاریک است

در سر کوی او یقینم شد

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹۹

 

اگر چه زلف ترا دل ز کفر تاریک است

ز خط، لب تو گناهی به توبه نزدیک است

ز قرب سیمبران با نگاه دور بساز

که رشته را ز گهر بهره رنج باریک است

ز خود برآمدگان زود می رسند به کام

[...]

صائب تبریزی
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۶

 

روشنیم سر تا پا گر زمانه تاریک است

گلشنیم پا تا سر راه وصل باریک است

یار، از قدم با ماست گر رقیب نامحرم

گه به فکر تفریق و گاه فکر تفکیک است

کیست کز غم عشقش جان به در تواند برد

[...]

حاجب شیرازی