والی مصر ولایت ذوالنون
آن به اسرار حقیقت مشحون
گفت در مکه مجاور بودم
در حرم حاضر و ناظر بودم
ناگه آشفته جوانی دیدم
نه جوان سوخته جانی دیدم
لاغر و زرد شده همچو هلال
کردم از وی ز سر مهر سؤال
که مگر عاشقی ای شیفته مرد
که بدین گونه شدی لاغر و زرد
گفت آری به سرم شور کسیست
کش چو من عاشق رنجور بسیست
گفتمش یار به تو نزدیک است
یا چو شب روزت ازو تاریک است
گفت در خانه اویم همه عمر
خاک کاشانه اویم همه عمر
گفتمش یکدل و یکروست به تو
یا ستمکار و جفاجوست به تو
گفت هستیم به هر شام و سحر
به هم آمیخته چون شیر و شکر
گفتمش یار تو ای فرزانه
با تو همواره بود همخانه
سازگار تو بود در همه کار
بر مراد تو بود کارگزار
لاغر و زرد شده بهر چهای
سر به سر درد شده بهر چهای
گفت رو رو که عجب بی خبری
به کزین گونه سخن درگذری
محنت قرب ز بعد افزون است
جگر از هیبت قربم خون است
هست در قرب همه بیم زوال
نیست در بعد جز امید وصال
آتش بیم دل و جان سوزد
شمع امید روان افروزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، والی مصر به داستان جوانی عاشق اشاره میکند که در مکه او را دیده و بسیار لاغر و رنگپریده شده است. والی از جوان میپرسد که چرا اینگونه شده، جوان پاسخ میدهد که به خاطر عشق و شوری که در دل دارد، رنج میبرد. او توضیح میدهد که با معشوقش همیشه در ارتباط است و در هر لحظه به او نزدیک است، اما در عین حال درد و محنت عشق را نیز احساس میکند. گفتوگو به اینجا میرسد که محنت عشق نزدیکیها را سخت و دردناک میکند، در حالی که امید به وصال میتواند دل را روشن نگه دارد. این اثر به تضاد احساسات عشق، محنت و امید اشاره دارد.
هوش مصنوعی: والی مصر، ذوالنون، در حکمرانی خود همه اسرار حقیقت را در بر دارد.
هوش مصنوعی: گفت که در مکه زندگی میکردم و در حرم، حضور و تماشای وقایع را داشتم.
هوش مصنوعی: ناگهان جوانی را دیدم که به شدت مضطرب و پریشان بود، اما او جوانی بود که از درد و رنج عاطفی رنج میبرد.
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و محبت، چهرهام رنگ پریده و لاغر شده است. از او سوالی میپرسم تا ببینم چه بر من گذشته است.
هوش مصنوعی: آیا راستی عاشق شدهای ای کسی که به خاطر عشق اینگونه لاغر و رنگپریده شدهای؟
هوش مصنوعی: او گفت بله، در دل من شوری وجود دارد که مانند من عاشق و رنجوری زیاد است.
هوش مصنوعی: به او گفتم که آیا محبوبت به تو نزدیک است یا اینکه مانند شب باعث تاریکی روزت شده است؟
هوش مصنوعی: او میگوید که من همیشه در خانهاش هستم و تمام عمرم را در خدمت او و در منزل او سپری میکنم.
هوش مصنوعی: به او گفتم که یا با دل صاف و رو راست است یا اینکه ستمگر و بدجنس است.
هوش مصنوعی: ما در هر صبح و شام با هم هستیم و ارتباطمان به قدری نزدیک و همدلانه است که شبیه ترکیب شیر و شکر میباشد.
هوش مصنوعی: به او گفتم که دوست تو، ایWise، همیشه در کنار تو بوده است.
هوش مصنوعی: تو در هر کاری با همه چیز سازگار بودی و همواره کارها به نفع تو پیش میرفت.
هوش مصنوعی: چرا اینقدر لاغر و رنگپریده شدهای؟ درد و رنجی که کشیدهای، به خاطر چیست؟
هوش مصنوعی: گفت که چقدر غافلی، که از این نوع حرفها عبور میکنی.
هوش مصنوعی: دوری از محبوب باعث میشود که تحمل رنج و سختی بیشتر شود و همین احساس نزدیک بودن به محبوب، قلب را از شدت شوق و هیبت او به تپش درآورده و خون به دل میکند.
هوش مصنوعی: در نزدیکی معشوق همیشه نگرانی از جدایی وجود دارد، اما در دوری تنها امید به وصال و دیدار باقی می ماند.
هوش مصنوعی: آتش ترس، دل و جان را میسوزاند، اما امید مانند شمعی است که روح را روشنی میبخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.