گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵

 

شبانه می زده یی ماه من چنین پیداست

نشان باده ات از لعل آتشین پیداست

همین بکینه ی ما تیر در کمان داری

در ابرویت ز سیاست هنوز چین پیداست

بر آتش دل گرم که دست داشته یی

[...]

بابافغانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۵۷

 

خط نرسته ازان لعل آتشین پیداست

ز لطف، زهر خط از زیر این نگین پیداست

خبر ز نامه سربسته می دهد عنوان

عتاب و ناز تو از صفحه جبین پیداست

ز موج، روشنی آب می شود معلوم

[...]

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۶

 

زعشق مرتبه حسن دلنشین پیداست

زشیشه جوهر این آب آتشین پیداست

مخورفریب زشیرین لبان زیرنقاب

نشان آبله روی انگبین پیداست

غمت نهان زکه دارم که همچو قبله نما

[...]

اسیر شهرستانی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵

 

به گرد عارض او خط عنبرین پیداست

چو سبزه ای که بر اطراف یاسمین پیداست

ز نام تقوی من، بلکه سرگران شده ای؟

که از جبین تو چون موج باده، چین پیداست

محبتم به دلت کرده گوییا اثری

[...]

حزین لاهیجی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴

 

نگه به چشم نهان و ز جبهه چین پیداست

شگرفی تو ز انداز مهر و کین پیداست

نظاره عرض جمالت ز نوبهار گرفت

شکوه صاحب خرمن ز خوشه چین پیداست

رسید تیغ توام بر سر و ز سینه گذشت

[...]

غالب دهلوی