گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

کنون جز من مدان در سینهٔ خویش

منم پیر تو ای دیرینهٔ خویش

۱ بیت
عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

بدیده مر ترا در سینهٔ خویش

درونِ تو توئی دیرینهٔ خویش

۱ بیت
عطار
 

اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۲۳ - فرد

 

بگویم با تو سر سینهٔ خویش

بپردازم غم دیرینهٔ خویش

۱ بیت
اوحدی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۲ - گفتار در توحید

 

چو خود بد عاشق دیرینه خویش

جهان را کرد از آن آیینه خویش

۱ بیت
سلیمی جرونی
 

وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۰ - در بیان چگونگی عشق و آغاز کندن بیستون به نیروی محبت

 

درون سینه کردن کینهٔ خویش

نهانی مهر او در سینهٔ خویش

۱ بیت
وحشی بافقی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵

 

زد در دولت دیرینه خویش

دور کرد از نظر آیینه خویش

۱ بیت
ادیب الممالک
 

اقبال لاهوری » ارمغان حجاز » بخش ۳۶۸ - چو دیدم جوهر آیینهٔ خویش

 

چو دیدم جوهر آیینهٔ خویش

گرفتم خلوت اندر سینهٔ خویش

ازین دانشوران کور و بی‌ذوق

رمیدم با غم دیرینهٔ خویش

۲ بیت
اقبال لاهوری