گنجور

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۶

 

می آرد شرف مردمی پدید

آزاده نژاد از درم خرید

می آزاده پدید آرد از بداصل

فراوان هنرست اندرین نبید

هرآن گه که خوری می خوش آن گه است

[...]

رودکی
 

رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۷

 

دریغ! مدحت چون درو آبدار غزل

که چابکیش نیاید همی به لفظ پدید

اساس طبع ثنایست، بل قوی‌تر ازان

ز آلت سخن آمد همی همه مانیذ

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴۶

 

سرخی خفچه نگر از سرخ بید

معصفر گون، پوشش او خود سفید

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴۷

 

چون کشف انبوه غوغایی بدید

بانگ وژخ مردمان، خشم آورید

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۷

 

گاو مسکین ز کید دمنه چه دید؟

وز بد زاغ بوم را چه رسید؟

رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۵

 

شوی بگشاد آن فلرزش، خاک دید

کرد زن را بانگ و گفتش: ای پلید

رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم

 

که یزدان ز ناچیز چیز آفرید

بدان تا توانایی آرد پدید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم

 

نخستین که آتش به جنبش دمید

ز گرمیش پس خشکی آمد پدید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم

 

در بخشش و دادن آمد پدید

ببخشید دانا چنان چون سزید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم

 

ببالید کوه آب‌ها بر دمید

سر رستنی سوی بالا کشید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اندر آفرینش عالم

 

و زان پس چو جنبنده آمد پدید

همه رستنی زیر خویش آورید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۴ - گفتار اندر آفرینش مردم

 

چو زین بگذری مردم آمد پدید

شد این بندها را سراسر کلید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۱ - در داستان ابو منصور

 

گرفتار ز او دل شده نا‌امید

نوان لرز لرزان به کردار بید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱۲ - ستایش سلطان محمود

 

جهان آفرین تا جهان آفرید

چون او مرزبانی نیامد پدید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱

 

دد و دام و هر جانور کش بدید

ز گیتی به نزدیک او آرمید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » کیومرث » بخش ۱

 

سخن چون به گوش سیامک رسید

ز کردار بدخواه دیو پلید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » طهمورث » طهمورث

 

رمنده ددان را همه بنگرید

سیه گوش و یوز از میان برگزید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » طهمورث » طهمورث

 

بیاورد و یک‌سر به مردم کشید

نهفته همه سودمندش گزید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱

 

ز خارا به افسون برون آورید

شد آراسته بندها را کلید

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱

 

یکایک به تخت مهی بنگرید

به گیتی جز از خویشتن را ندید

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۳۵۵