رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۶۱
تا زندهام مرا نیست جز مدح تو دگر کار
کشت و درودم اینست، خرمن همین و شد کار
فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۱۰
نیاسود لشکر زمانی ز کار
ز چوگان و تیر و نبید و شکار
عنصری » ابیات پراکندهٔ مثنویها » بحر خفیف » شمارهٔ ۳۲
روز پیکار و روز کردن کار
بستدندی ز شیر شرزه شکار
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۲ - دیگر پرسش گرشاسب از برهمن
ز گردش شود گردگی آشکار
نشانست پس کرده بر کردکار
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۴ - نکوهش مذهب دهریان
اگر بس بدی دیدن آشکار
ز بُن نامدی دیدن دل به کار
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۶ - پرسش های دیگر از برهمن
دمان شیر مرگست و ما ورزکار
همان چرخ و دریا و در کشت کار
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۵۲ - شگفتی جزیره هر دو زور و خوشی هوا و زمین
گرفتند از آن زنده چندی شکار
مگر از پی کشتی آید به کار
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۸۸ - آمدن گرشاسب به بتخانه ی سوبهار
هر آن کاو به نیکی نهان و آشکار
دهد پند و او خود بود زشتکار
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۰ - پند دادن اثرط گرشاسب را
که شه بر همه بد بود کامکار
چو گردد پشیمان نیاید به کار
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۱۲ - نامه گرشاسب به خاقان
برآسای یک هفته تا روی کار
ببینیم و پاسخ کنیم آشکار
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۵ - آگاه شدن موبد از رفتن رامین نزد ویس
ترا تیر افگنی بینم به هر کار
به نخچیر و به بازی نه به پیکار
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
برفتند هر دو به سوی شکار
نبدشان به غیر از شکار هیچ کار
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰ - جنگ کردن رستم با فرامرز و بانو گشسب (و) آزمودن رستم، ایشان را پنهان داشتن خود را در جنگ
بدزدید رستم سر از روی کار
وگرنه سر از تیغ گشتی فکار
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۰ - گفتار اندر خواستگاری کردن پادشاهان هندوستان برای بانو گشسب ونامه نوشتن ایشان برای زال زر
که هر روز بودی به عیش و شکار
نبودش به غیر از شکار هیچ کار
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۴ - کشتن فرامرز، سر جادوان را
همه کشته و خسته و دل فکار
تو گویی نباشد کسی آشکار