گنجور

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را

 

دریغا به دریا کنون آمدم

که تا سینه در موج خون آمدم

نظامی
 

نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۶ - خلوت اول در پرورش دل

 

گَه چو می آلوده‌به‌خون آمدم

گَه چو گل از پرده برون آمدم

نظامی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱

 

دوش از وثاق دلبری سرمست بیرون آمدم

هیچم نبود از خود خبر تا بی خبر چون آمدم

دستم چو از نیرنگ او آمد به زیر سنگ او

بر چهرهٔ گلرنگ او چون لاله در خون آمدم

گاهی ز جان بی جان شدم گاهی ز دل بریان شدم

[...]

عطار
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت

 

از درون چه چو بیرون آمدم

همچو نی نالان ومجنون آمدم

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و یکم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل

 

وآنگهی گوید که اکنون آمدم

من کنون زین کذب بیرون آمدم

عطار
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۷

 

بهر دعا از درت چون به درون آمدم

قوت نطقم نماند لال برون آمدم

عشق چو بازم به ناز سوی تو خواند از برون

در ز درون بسته بود من به فسون آمدم

من که زدم از ازل لاف شکیب ابد

[...]

محتشم کاشانی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۶۱ - یک بحث تاریخی

 

پرستنده‌ای رهنمون آمدم

به تالار خاتم درون آمدم

ملک‌الشعرا بهار