گنجور

 
۱
۲
۳
۱۷۸
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۷۸

 

از همالان وز برادر من فزون

زان که من امیدوارم نیز یون

۱ بیت
رودکی
 

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲۲

 

بودنی بود، می بیار اکنون

رطل پرکن ، مگوی بیش سخون

۱ بیت
رودکی
 

فردوسی » شاهنامه » هوشنگ » بخش ۱ - پادشاهی هوشنگ چهل سال بود

 

سر مایه کرد آهن آبگون

کز آن سنگ خارا کشیدش برون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » هوشنگ » بخش ۲ - کشف شیوهٔ برافروختن آتش به دست هوشنگ و سابقهٔ جشن سده

 

دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون

ز دود دهانش جهان تیره‌گون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود

 

همه موبدان سرفگنده نگون

چرا کس نیارست گفتن نه چون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۳ - کابوس ضحاک و پیشبینی موبدان برآمدن فریدون را

 

یکی بانگ بر زد به خواب اندرون

که لرزان شد آن خانهٔ صدستون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۳ - کابوس ضحاک و پیشبینی موبدان برآمدن فریدون را

 

همه موبدان سرفگنده نگون

پر از هول دل، دیدگان پر ز خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۰ - آزاد شدن دختران جمشید از بند ضحاک به دست فریدون

 

مگر کاو سر و تن بشوید به خون

شود فال اخترشناسان نگون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۲ - بند کردن فریدون، ضحاک را

 

همی راند او را به کوه اندرون

همی خواست کآرد سرش را نگون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۲

 

شتابت نباید به پاسخ کنون

مرا چند راز‌ست با رهنمون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۶

 

دلش گشت غرقه به آزاندرون

به اندیشه بنشست با رهنمون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۰

 

برفتند با او به خیمه درون

سخن بیشتر بر چرا رفت و چون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۱

 

همه دیده پرآب و دل پر ز خون

نشسته به تیمار و گرم اندرون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۶

 

پی ژنده پیلان به خون اندرون

چنان چون ز بیجاده باشد ستون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۹

 

همه روی دریا شده قیرگون

همه روی صحرا شده جوی خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۲۰

 

ازین پس به خیره مریزید خون

که بخت جفاپیشگان شد نگون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲

 

سپیدش مژه دیدگان قیرگون

چو بسد لب و رخ به مانند خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۳

 

گهی زیر چنگال مرغ اندرون

چمیدن به خاک و چریدن ز خون

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۵

 

نشانندهٔ خاک در کین به خون

فشانندهٔ خنجر آبگون

۱ بیت
فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۱۷۸
 
تعداد کل نتایج: ۳۵۵۴